نسيم رحمت، ص: 96
يافت نمی شود كه عاری و خالی از نياز و نيازمندی باشد. و در حقيقت بايد گفت:
نياز، در سرنوشت تمامی موجودات عجين و آميخته است.
و نيز استفاده می شود كه دارايی و بی نيازی و غنای مطلق تنها و تنها مختص وجود مبارك حضرت حق است، كه البته از سر كرم و لطف و رحمت، تمامی حاجات و نياز موجودات را رفع و مرتفع می سازد، بی آنكه خزائن او اندكی كسر و يا كم شود.
بنابراين، بايد پذيرفت كه چنين موجوداتی فقر و حاجت محض بوده، و خداوند كه حاجت و اين فقر بسيار را رفع و برطرف می سازد غنای مطلق و بی نيازی محض می باشد.
آيينه نياز
بی نيازی خداوند را می توان در آيينه نياز و فقر و احتياج موجودات مشاهده كرد.
هر موجود كه حاجتی بيشتر دارد بی نيازی حق را بيشتر و افزونتر نمايان می سازد.
از ميان تمامی موجودات هيچ موجودی به قدر انسان نيازمند و حاجتمند نبوده و نيست.
انسان، چه وقتی كه انسان است و چه وقتی كه پيش از آن نطفه بوده، و چه هنگامی كه پس از آن مرده ای بيش نيست، سراسر نياز و حاجت است.
نطفه
اوج حاجت و نياز مادی انسان در حالت و عالَمِ نطفگی است.
انسان در اين حالت، همچون كاغذی سپيد و نانوشته می ماند. و در حقيقت جز بويی عَفِن و گنديده چيزی با خود ندارد، و بيشتر به دانه ای شبيه است كه نه ساق دارد و نه شاخه و نه بار و نه بر، و به تمام آنها نيز حاجتمند است.
از اين رو، خداوند اولين بخشش های خود را بر او ارزانی می كند، يعنی