فارسی
چهارشنبه 14 شهريور 1403 - الاربعاء 28 صفر 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

نسيم رحمت، ص: 184

در حقيقت تو حكمت و راز هستی و آفرينش را تا حدودی آگاه و دانايی، و از اين رو قادر به سؤال و پرسش می باشی، و گرنه هر انسان صورت بين و ظاهرانديش نادان توانايی پرسش را ندارد، كه گفته اند:

هم سؤال از علم خيزد هم جواب

همچنانكه خار و گُل از خاك و آب «1»

آری، كسی كه نادان است پرسشی ندارد، همچنانكه از طرح هر پاسخ نيز ناتوان است.

بنابراين، سؤال و پاسخ، هر كدام، ناشی از دانش و دانايی انسان خواهد بود.

با اين تفاوت كه پرسش دانش اندك و پاسخ، دانايی افزونتری می طلبد، ولی به هر حال سر منشأ هر دو، آگاهی و علم خواهد بود.

همچنانكه تلخی و شيرينی، هر كدام، از رطوبتِ ذائقه يا ماده ای خارجی نمودار و نمايان می شوند. و يا همچون دوستی و دشمنی، كه نشأت يافته از آشنايی است كه اگر در ميان نباشد نه دوستی معنا دارد و نه دشمنی تحقق می يابد.

آنگاه خداوند به جواب فرمود: پاسخ پرسش خود را خواهی يافت به شرط آنكه دانه هايی چند در دل خاك كشت نمايی.

و موسی رفت و دانه هايی چند كاشت، و پس از آنكه روييده و خوشه ها برآمد داسی به دست گرفته و آنها را درو كرد، و در همين ميان تو گويی؛ ندايی از جهان غيب در رسيد و موسی را گفت:

كه چرا كشتی كنی و پروری

چون كمالی يافت آن را می بُری؟ «2»

و موسی به پاسخ گفت: خدای من! در اين محصول، كاه و دانه، درهم آميخته و دانه را نمی توان در انبار كاه ريخت همچنانكه جای دادن كاه در جايگاه

______________________________
(1) مثنوی معنوی، دفتر چهارم، بيت 3010.

(2) مثنوی معنوی، دفتر چهارم، بيت 3020.




پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^