فارسی
دوشنبه 18 تير 1403 - الاثنين 30 ذي الحجة 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

نسيم رحمت، ص: 81

دارد! لذا همين الآن عقد می كنم و با خود می برم.

شريك گفت: هيچ تعجيل مكن. كه خود خداوند نيز هيچگاه در كار خود تعجيل ندارد.

و اگر خدا در كار خود تعجيل می كرد با همان اولين گناه، كارِ ما را می ساخت.

در روايت داريم كه فرشتگان از دست انسان خسته می شوند و از خداوند می خواهند كه كارش را تمام كند، و خداوند می پرسد: مگر چه اندازه گناه كرده است؟ می گويند: تاكنون خود را به چند صد هزار معصيت آلوده است. ولی خداوند می گويد: او را مهلت می دهم، شايد آشتی كند، و برگردد.

و گفت: دختر ما اگر چه اينگونه است كه تو می گويی اما او نيز در دل خود آرزو دارد.

و يونس، نيز پذيرفت.

«تو با خدای خود انداز و دل خوش دار «1»

تو گناه نكن، ببين او با توجه می كند.

باری، او بی نياز است و هم بی نياز می كند.

و اين در حالی است كه اغنيای دنيا بخيل و چشم تنگ و دست بسته اند.

اغنيای دنيا دارند و از ناداری ما باخبرند، ولی نمی دهند.

اما خداوند هم داراست و هم دهنده، و دهندگی را نيز بر خود واجب و الزام كرده است.

روز عروسی فرا رسيد.

و عروس در ميان زنان بر تخت نشست.

و از يونس خواستند كه در كنار عروس و بر سفره عروسی نشيند.

آرام و با وقار رفت. وارد اتاق شد. عروس را ديد، اما نه با اوصافی كه پيش از اين شنيده بود، بلكه ديد از حوريه های بهشت چيزی كم ندارد. با شتاب پا به

______________________________
(1) حافظ.




پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^