نسيم رحمت، ص: 140
حروف اين آيه از كتاب الهی می توانند يادآور حقايقی زيبا باشند، كه البته درك و دريافت و فهم آن جز به توفيق حق ميسور نخواهد بود.
توضيح بيشتر آنكه: پاره ای از بزرگان برآنند كه ورود به حوزه بسم اللَّه الرحمن الرحيم بدون عنايت و حمايت حق هرگز امكان پذير نيست.
به ديگر سخن، منظور اين بزرگواران آن است كه انسان به خودیِ خود، بسم اللَّه الرحمن الرحيم را فرا نمی گيرد، و يا به خواست خود آن را به ذهن و حافظه نمی دهد، و يا به دور از مشيت حق بر زبان نمی راند، و گرنه ميلياردها زبان بوده وهست و هر كدام ماه ها و سالها در دهان ها گشته و می گردد، اما حتی برای يكبار نيز بسم اللَّه الرحمن الرحيم نگفته، و نمی گويند.
بنابراين، انسان ها نيستند كه آن را گفته، و يا در ذهن و خاطر خود ثبت نموده اند، بلكه عنايت ازليه حق به آنان اقبال نموده، و از ميان ايشان انسان هايی مستعد كه استعداد خود را به بازار معنويت راه می دهند، گزينش و انتخاب كرده، و همين عامل می شود كه نخست توفيق ورود به وادی الفاظ يافته، و كلمات اين آيه مبارك را به ذهن داده، و بر زبان برانند. و در اين صورت تنها آن را گفته، بی آنكه از مواد و محتوای آسمانی آن با خبر باشند، و يا از اشارت و تنبيهات، و لطايف آن خبری نصيب برند.
اما به دنبال اين مرحله، مرحله ای ديگر است، و آن اينكه خود را از قلمرو الفاظ عبور داده، و ايشان را به وادی معنا و مفهوم سوق و سلوك می دهد.
و در آنجاست كه درمی يابد با موجودی روبرو هست كه از يكسو اللَّه است، و دارای جميع خصال شايسته و نيكوكار، كه برجسته ترين آنها رحمت است كه آن نيز به دو گونه است يكی رحمانيت و ديگری رحيميت.
و همينجاست كه با رؤيت كمال حق به نقص و نقصانِ خويش واقف و آگاه می شود.
همچنانكه انسان كوتاه قامت وقتی كه همپای انسان بلند قامت قرار می گيرد