نسيم رحمت، ص: 257
از اين رو، همينكه طلعت روز می زند، با خود كلام محبوب را زمزمه می كنند:
«وَجَعَلْنَا النَّهَارَ مَعَاشاً» «1»
می گويند روز شد، و محبوب آن را برای اين قرار داد كه به دنبال معيشت باشيم، و يك روزی و رزق حلال را برای خود دست و پا كنيم، چرا كه مطابق كلام مولانا علی عليه السلام اگرچه خداوند روزی بندگان خويش را تضمين فرموده است اما ما را نيز به عمل و كار و كوشش خوانده است:
«قَدْ تَكَفَّلَ لَكُمْ بِالرِّزْقِ وَامَرْتُمْ بِالْعَمَل» «2»
رزق هر چند بی گمان برسد |
شرط عقل است جستن از درها «3» |
|
اساساً، رزق و آدمی هر دو در پی يكديگرند، و بايد به راه افتاده، و بكوشند، تا يكديگر را بيابند.
ما و اين رزق مقدَر پی هم می گرديم |
تا كجا دست بيابيم به وقت معلوم «4» |
|
كسانی كه دست به كار نمی شوند و جهت دست يابی به روزی خويش نمی كوشند، و يا سستی و تسامح می كنند، در حقيقت خود را از روزی مقسوم حق محروم و دور می دارند.
تير چون از كمان سست آيد |
از كجا بر هدف درست آيد «5» |
|
______________________________ (1) نبأ/ 11.
(2) نهج البلاغه، خ 114.
(3) سعدی.
(4) شهريار.
(5) اوحدی.