فارسی
دوشنبه 01 مرداد 1403 - الاثنين 14 محرم 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

عقل: كليد گنج سعادت، ص: 67

روز عاشورا، امام حسين، عليه السلام، به مردم گفت: بعد از مرگ پيغمبر، صلی اللّه عليه و آله و سلم، نظام حلال و حرام به هم ريخت و بزرگان شما در سقيفه جای همه چيز را عوض كردند. حال، كار شما در اين حرام خوری به جايی رسيده كه هفتاد و يك نفر از ياران من را قطعه قطعه كرده ايد و تا مرا هم نكشيد باز نخواهيد ايستاد. مانع اين كارتان هم نمی شود شد؛ زيرا از روز دوم محرم تا الان كه عصر روز عاشوراست بارها خودم، برادرانم، و يارانم، با شما حرف زده ايم. اگر بنا بود دست از اين كار بكشيد می كشيديد، ولی لقمه حرام نگذاشت تا از اين گناه خطرناك و غير قابل بخشش چشم بپوشيد. [22] می دانيد چه كسانی را كشتيد؟ يكی از كسانی كه شما امروز او را كشتيد حبيب بن مظاهر [23] بود كه هيچ شبی از عمرش را صبح نكرد، مگر اين كه يك بار قرآن را در آن ختم كرده بود. [24] آيا فكر كرده ايد كه امروز چه كسانی را كشته ايد؟ معلوم است كه فكر نكرده ايد، چون شما با عقل رابطه ای نداريد تا بتوانيد درك كنيد. خودتان هم متوجه نيستيد كه نمی فهميد. شما يزيد را صالح می دانيد و او را تصديق می كنيد و مرا تكذيب می كنيد! معلوم است سرمايه عقل را به كار نگرفته ايد و الّا صادق را تصديق و كاذب را تكذيب می كرديد؛ كاذبی كه وصفش در قرآن چنين آمده است:

«إنما يأمركم بالسوء و الفحشاء و أن تقولوا علی اللّه ما لا تعلمون».

ابن زياد به شما دستور داده ما را بكشيد و اين گناه كبيره را مرتكب شويد و به شما تلقين كرده كه خدا می خواهد حسين را كشته ببينيد. [25]

به راستی، اين چه منطقی است؟ اگر كسی چنين مبنايی را بپذيرد، از اين به بعد، شراب كه خورد بايد بگويد: خدا خواست! قمار كه كرد بايد بگويد: خدا خواست! گناه زنايش را هم بايد به خدا منتسب كند و بگويد: خودم نمی خواستم، خدا در تقدير من اين طور نوشته بود. معنی




پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^