فارسی
دوشنبه 17 ارديبهشت 1403 - الاثنين 26 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

عقل: كليد گنج سعادت، ص: 404

موفق شد گوينده را ببيند، خيلی تعجب كرد؛ چرا كه اين گوينده عالم و بصير را می شناخت و در زمان رواج برده داری ديده بود كه اين شخص سياه چرده به منظور كار برای اربابان خريد و فروش می شود. وقتی مراسم سخنرانی به پايان رسيد، او به سرعت و با اشتياق فراوان نزد سخنران حكيم رفت و پرسيد:

«ألست عبد آل فلان»؟

آيا شما برده زر خريد فلان آقا نبوديد؟

«قال: بلی».

سخنران گفت: چرا خودم هستم.

شخص متعجبانه از وی سؤال كرد: پس اين دريای دانش را از كجا آوردی؟ سخنران جواب داد: از ابتدای ورود به خيمه حيات و شروع زندگی، با شش خصلت عجين شدم (اين شش خصلت از آثار عقل، فكر، تأمل، انديشه پاك، و ديد باطن انسان است؛ چه نسبت به عالم و چه نسبت به آدم) و اين شش خصلت باعث شد دلم به دريای بصيرت اتصال پيدا كند. [2] آری، لقمان اين گونه به حكمت رسيد.

آن دلی كو مطلع مهتاب هاست

بهر عارف فتّحت ابواب هاست. [3]

علم اوليا به دنبال علم انبيا

انبيای بزرگ الهی دريا دريا بينش خود را از كجا آورده بودند؟ آيا ابراهيم، عليه السلام، در شهر بابل، معلمی آگاه تر از خود داشت؟ يا رسول خدا، صلی اللّه عليه و آله، در مكه، كه فساد در آن بيداد می كرد، معلمی بالاتر از خود داشت؟ آيا ايشان با زانو زدن در نزد ملای مكتب اين معارف درياوار و بيكران را آموخته بودند؟ و مگر نه اين است كه عيسی بن مريم، در دوران نوزادی و در گهواره چنين به سخن در آمد:




پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^