فارسی
چهارشنبه 27 تير 1403 - الاربعاء 9 محرم 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

عقل: كليد گنج سعادت، ص: 427

دوازده سال از وفات پيامبر اكرم، صلی اللّه عليه و آله، سپری شده و در سنّت پيامبر، دگرگونی هايی به وجود آمده بود و اين دگرگونی ها مطابق ميل باطنی علی، عليه السلام، نبود. بنابراين، حضرت علی، عليه السلام، بدون اين كه منفعت را به مصلحت ترجيح دهد، صادقانه چنين پاسخ داد:

تا آن جا كه بتوانم بر اساس كتاب خدا و سنّت پيامبر رفتار خواهم كرد، اما شرط آخر را نمی پذيرم. عبد الرحمان شرط را با عثمان در ميان گذاشت، عثمان پذيرفت و اعضای شورا وی را به خلافت برگزيدند. [3]

گفتنی است، طرز انتخاب عثمان تا آن روز بی سابقه بود. ابو بكر را گروه حاضر در سقيفه بنی ساعده (مهاجران و انصار) به خلافت برگزيدند و عمر را ابو بكر ضمن سفارش نامه ای به خلافت گماشت؛ اما شورای شش نفره نوعی وكالت در توكيل بود و هريك از آنان انتخاب می شد مسلمانان ناچار بايد او را می پذيرفتند. بدين ترتيب، در انتخاب عثمان، تنها رأی يك دسته از اصحاب حل و عقد به حساب آمد. حال، سوال اين است كه چرا چنين كاری كردند؟ اگر امر حكومت شورايی است، بايد اجازه می دادند همه مردم بعد از دفن خليفه پيشين جمع بشوند و يك نفر را انتخاب كنند، و اگر امر حكومت شورايی نيست، بايد خليفه پيشين خود يك نفر را جانشين می كرد. بالاخره كدام روش درست است؟ اكنون اين خليفه زنده نيست تا به اين سوال جواب بدهد، ولی حدود يك ميليارد نفر از پيروان وی در كره زمين هستند. نمی دانم جوابی دارند به اين سوال بدهند يا خير؟!

نظر شيعه درباره انتخاب جانشين پيامبر

نظر شيعه دراين باره روشن است: انتخاب جانشين پيامبر مختص حريم كبرياست و پيغمبر و امام را بايد خدا انتخاب كند. مقام امامت در طول




پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^