فارسی
دوشنبه 17 ارديبهشت 1403 - الاثنين 26 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

عقل: كليد گنج سعادت، ص: 64

اين چه منطقی است كه بعضی از ما داريم و به سبب آن دنيا و آخرتمان را در معرض نابودی قرار داده ايم؟ چرا بايد معيار رفتار و گفتار ما عمل مردم ديگر (آن هم مردمان خطاكار) باشد؟ البته، كسی منكر اين معنا نيست كه ممكن است در ادارات، كلانتری ها، بانك ها، آموزش و پرورش، اداره دارايی، اداره ثبت و ... كارمندان اشتباه كاری هم وجود داشته باشند يا مميّز خطاكار، لجباز يا حسودی هم در كار باشد كه وقتی مغازه يا شركت شما را می بيند و وضع شما را با وضع خودش می سنجد از سر حسادت حق ننويسد و مثلا يك ميليون تومان را ده ميليون تومان بنويسد و شما مجبور شويد چند سال در پيچ و خم ادارات برويد و بياييد تا ثابت كنيد مالياتتان يك ميليون بوده و الباقی را قلم نجس حسد [18] نوشته است، اما اين دليل خوبی برای ترك كارهای نيك نيست.

در چنين وضعيت هايی، عقل دستور می دهد كه اين وسوسه را تكذيب كن و به او بگو: برو دروغگو، برو مخالف با حق! آن مبلغ اضافه را قلم حسود برای من نوشته است. قصد من اين است كه جايی بسازم تا چهار صد نفر در آن درس بخوانند و عالم شوند. ممكن است در آينده سی نفر از اين افراد دكتر شوند و به مريضان فقير رحم كنند. من از اين مدرسه می خواهم ميلياردها تومان در آخرت بهره ببرم. در نتيجه، تو را تكذيب می كنم و دعوتت را ناحق و پليد و آلوده می بينم و آن را نمی پذيرم.

ب. دعوت به فحشا

نشانه ديگر تكذيب كنندگان حق دعوت مردم به ارتكاب فحشا و انجام گناهان كبيره است. برای مثال، وقتی در پی كار مشروعی هستيم كه با آن تجارت كنيم، اين وسوسه هرجا كه باشيم پيدايمان می كند: مگر بی كاری




پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^