فارسی
سه شنبه 18 ارديبهشت 1403 - الثلاثاء 27 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

عقل: كليد گنج سعادت، ص: 94

نور در قرآن

واژه نور در آيات مختلفی از قرآن كريم و همواره به شكل مفرد به كار رفته است. [1] در حقيقت، قرآن مجيد می خواهد اين نكته را باز گويد كه نور مفرد حقيقی است؛ يعنی حتی اگر خودش را با جلوه های مختلف و متعددی نشان دهد، باز حقيقت واحدی بيش نيست و اگر صورت ظاهر جلوه های آن را برداريم، بيش از يك حقيقت باقی نخواهد ماند. برای مثال، وقتی به يك درخت نگاه می كنيم، شاخه ها همان تنه و ميوه ها همان شاخه ها و برگ ها و گل ها هستند. مجموع آن ها هم از ريشه پديد آمده اند و ريشه همان دانه اوليه است. پس، می توان از آن دانه اوليه به شاخه و برگ و تنه و پوست و شكوفه و ميوه تعبير كرد. از نظر علمی هم اشكالی ندارد اگر به دانه سيب بگوييم «اين درخت سيب است»، ولی بايد يك كلمه به آن اضافه كنيم و بگوييم: بالقوه. در حقيقت، دانه سيب به صورت بالقوه درخت سيب است. يعد، وقتی اين حالت بالقوه بودن به حالت بالفعل بدل شود، درخت سيب با همه اجزايش پديدار می شود.

در تعاليم اسلامی، به اين موضوع برمی خوريم كه پروردگار همه خلقت خود را پيكره ای واحد و خلقت آن ها را از يك حقيقت می داند. [2]

به عبارت ديگر، از نظر قرآن كريم، بازگشت تمامی عناصر عالم از آسمان ها و زمين و موجودات به يك حقيقت است كه اين موضوع را دانش امروز بشر هم ثابت كرده است. دانشمندان دراين باره با هم اختلافی ندارند و همه معتقدند كه جلوه های عالم هستی به يك حقيقت بازمی گردند كه قرآن مجيد از آن به «دخان» تعبير می كند. [3] دخان (گاز و دود)، پس از فعل و انفعالاتی كه در عرض ميليون ها سال به اذن و اراده پروردگار در آن روی داده، به شكل آسمان ها و زمين در آمده و در زمين نيز ميلياردها جلوه پيدا كرده است كه تمامی اين جلوه ها به خاك باز




پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^