فارسی
دوشنبه 17 ارديبهشت 1403 - الاثنين 26 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

عقل: كليد گنج سعادت، ص: 104

كردم و به ايشان دادم. ايشان وقتی اين روايت را ديد دو سه بار گفت:

اللّه اكبر! بعد گفت: اين هم مانند داستان مالك اشتر از آن دست مطالبی است كه انسان در دركش عاجز می ماند.

ارزش مالك اشتر در نزد امير المومنين

پس از شهادت مالك اشتر، [27] علی، عليه السلام، بر منبر رفتند و سخنان عجيبی بر زبان آوردند كه نشان از عظمت مالك دارد. از جمله، فرمودند:

«يرحم اللّه مالكا فلقد كان لی كما كنت لرسول اللّه صلی اللّه عليه و آله و سلم». [28]

خدا مالك را رحمت كند! به راستی، مالك برای من همان بود كه من برای پيغمبر اسلام، صلی اللّه عليه و آله و سلم، بودم.

به طور طبيعی، حضرت در اين واقعه بايد به همسر و دختران و پسران مالك تسليت می گفت و برای تسلای بازماندگان مالك به منزل او می رفت ولی خانواده مالك به خانه علی، عليه السلام، آمدند تا به ايشان تسليت بگويند؛ چون حضرت در شهادت مالك از خاندان او بی تاب تر بود.

اين عظمت به سبب پرتو افشانی نور باطن و به واسطه عقل است.

مالك عقل خود را به كار گرفت و مانند معاويه نشد، وگرنه او هم جبهه سومی در مملكت اسلامی تشكيل می داد و می گفت: معاويه با نيرنگ بالا آمده و علی بعد از كشته شدن عثمان به خلافت رسيده. پس، من چرا حكومتی برای خودم نداشته باشم؟ ده هزار نفر را هم با خود همراه می كرد و آشوبی راه می انداخت. بالاخره، يا جنگ را می برد يا می باخت.

مگر طلحه و زبير اين كار را نكردند؟ مالك با ان توان و نفوذ و قدرتی كه داشت می توانست اين آشوب را به پا بكند، ولی تمام وجود او مملو از عقل، نور، تواضع و خوف از خدا بود. عقل با اين انسان با عظمت و اين نمونه شجاعت چه كرده بود؟




پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^