فارسی
سه شنبه 18 ارديبهشت 1403 - الثلاثاء 27 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

عقل: كليد گنج سعادت، ص: 219

او با شيطان جمع شده بود، اما به نظر می آمد كه او آدم عاقلی است، در حالی كه عاقل آن است كه به پايان كار انديشه كند و علامت عاقل بودنش آن است كه خود را به خدا و انبيا و قرآن و ائمه پيوند می زند.

تحليلی از امير مومنان (ع)

امير المؤمنين خطبه كوتاهی دارند كه با وجود مختصر بودن بار معنوی بالايی دارد. اين خطبه درباره كسانی است كه اهل فكر و تعقل هستند و هيچ قدمی را بدون كمك گرفتن از قرآن و سخن انبيا و راهنمايی عالمان ربّانی بر نمی دارند. همچنين درباره كسانی است كه با اين نور رابطه ای ندارند و همتشان صرف پيوند بيشتر به دنيا می شود. حضرت می فرمايند:

«إنما الدنيا منتهی بصر الاعمی». [29]

اين افق ديد كسی است كه با عقل در ارتباط نيست. اين آخرين حد ديد و درك اوست و تمام هستی را همين می بيند؛ يعنی ديد او با ديد گاو و گوسفند مساوی است كه آخرين حد ديدش طويله و يونجه و آب است، اما مردم عاقل آخرين حد ديدشان اين نيست. آن ها وقتی می نشينند و هستی را می نگرند، به پايان كار می انديشند و خدا و قيامت و بهشت او را می بينند. بريدگان از عقل مسافر عناصر هستند و می روند تا در خاك فرو روند و خانه و مغازه و پولی به دست آورند، اما عاقلان دارند از اين عالم به سفر ملكوت می روند؛ بی خردان سيری نزولی در پيش گرفته اند و می روند تا صفر شوند، ولی عاقلان می روند تا به بی نهايت برسند. انسان های عاقل از پول و مقام و شهوت مركبی درست كرده اند كه با آن خود را به خدا برسانند و بی عقل ها جان می كنند تا اين هزار متر زمين را آباد كنند و چند طبقه ساختمان و يك تجارت خانه برپا كنند و، بعد از آن، در نقطه صفر بميرند.




پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^