عقل: كليد گنج سعادت، ص: 413
اصولا، تحصيلكردگان كشورهای اروپايی و امريكايی با انبيا و امامان چه كار دارند؟ با قرآن چه كار دارند؟ با روح و مغز مردم چه كار دارند؟
چرا پاكی های مردم را به ناپاكی ها تبديل می كنند؟ همه كه استدلالی و برهانی نيستند، خيلی ها با خدا رابطه عاطفی دارند. چرا به اين عاطفه ها ضربه می زنند؟ چرا مملكت را به اختلاف و كينه كشانده اند؟ آيا با اين فتنه انگيزی ها چيزی درست می شود؟ پاسخ واضح است: فقط همه چيز خراب می شود.
علی بن ابی طالب، عليه السلام، می فرمايد:
«إنما بدء وقوع الفتن أهواء تتبع». [23]
همانا، آغاز پديد آمدن فتنه ها پيروی از خواهش های نفسانی است.
آری، اين اختلافات و انتقادها برای كمال و آبادانی مملكت نيست.
برو هلو بخور!
از يكی از اهل دل نقل كرده اند كه گفت: چون سه سال نتوانسته بودم به مشهد بروم، بسيار دلتنگ زيارت امام رضا، عليه السلام، بودم. وقتی هم خانواده ام اصرار كردند كه همين امسال به اين سفر برويم، چون علاقه زيادی به ميوه هلو داشتم، گفتم: اجازه دهيد لااقل فصل هلو برسد تا بتوانيم از هلوهای مشهد هم تناول كنيم. فصل رسيدن هلو، به مشهد رفتيم و با تن خسته در مسافرخانه به خواب رفتم. در خواب ديدم به حرم امام هشتم رفته ام تا اذن دخول بخوانم، اما ناگهان فردی باوقار در مقابلم ظاهر شد. به او سلام كردم و پرسيدم: چه خبر است؟ گفت:
خدمت حضرت رضا، عليه السلام، درباره نفس و حالات آن بحثی آغاز شده است. با اشتياق گفتم: چه خوب! من هم اين درس را خوانده ام، اجازه می دهيد در اين جلسه شركت كنم؟ گفت: بايد از امام هشتم اجازه بگيرم! وقتی اين فرد به خدمت امام رفت و برگشت به من گفت:
