فارسی
جمعه 29 تير 1403 - الجمعة 11 محرم 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

عقل: كليد گنج سعادت، ص: 30

قرار می گيرد دو فرياد از درون خود می شنود: فرياد اول اين است كه همه می برند، تو هم ببر؛ همه می خورند، تو هم بخور؛ همه كامجويی می كنند، تو هم كامی بجوی؛ همه با چنين ثروت هايی زندگی های خوشی برای خود ساخته اند، تو هم بساز و ... اين فرياد شهوت است و كاری هم به اين ندارد كه اين مال دارای چه حيثيتی است: مال يتيم است، سهم الارث برادر و خواهر است، مال بيت المال است، پول مردم است كه در بانك گذاشته اند و صدها هزار صاحب دارد، زكات است، خمس است، غصب است، دزدی است، رشوه است، چيست؟ شهوت كاری به حيثيت اين مال ندارد، تنها خواسته اش اين است كه اين مال را تصاحب كند. او برای اين كه انسان از غفلت بيرون نيايد نيز پوششی در جان صاحبش ايجاد می كند تا به واسطه آن تنها لذت امروز و نشاط فعلی را ببيند.

فرياد ديگر وجود انسان فرياد عقل اوست. عقل می گويد همه مخلوق خدايند و خدا بر خود واجب كرده كه روزی همه را تأمين كند. پس، اگر روزی تو را متوسط يا كمتر تأمين كرده، نبايد برايت فرقی داشته باشد. تو ميهمانی و صاحب اين عالم پروردگار است. پس، هرچه در اين ميهمانی نصيب تو كرد بخور و بپوش و سر آخر تشكر كن. نبايد به صاحبخانه زور گفت و با او چون و چرا كرد. در حال حاضر، صاحب اين خانه هفت ميليارد ميهمان دارد و از همه اين ميهمان ها نيز به تناسب خود آن ها پذيرايی می كند. هيچ حيثيتی را هم در پذيرايی ظاهر لحاظ نمی كند. به حضرت مسيح، عليه السلام، از لباس دنيا يك پيراهن، از غذای دنيا علف شيرين بيابان، از كفش فقط پوست پا، از چراغ شب مهتاب، و از روشنايی روز هم فقط نور خورشيد را داد و مسئوليت هدايت مردم كره زمين را نيز بر دوشش گذارد. [9] با اين حال، حضرت




پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^