عقل: كليد گنج سعادت، ص: 145

[می آيم، شنيدام حديثی در فضيلت پرده پوشی بر عيب مسلمانان از پيامبر نقل می كنی، آمده ام آن را بشنوم! گفتم: رسول خدا فرمود: هركس عيب شخصی مؤمنی را بپوشاند مثل اين است كه زنده به گوری را از مرگ نجات داده باشد.

احاديثی كه جابر از پيامبر اسلام (ص) و خاندان رسالت نقل كرده، منحصر به اين ها نيست بلكه او به حكم اين كه در مواقع مختلف از محضر پيامبر، صلی اللّه عليه و آله، استفاده می كرد و در اغلب جنگ ها در ركاب پيامبر شركت داشت، قسمت های قابل توجهی از سيره رسول خدا را نقل كرده كه در كتب مربوط آمده است. علاوه بر اين، جابر به حكم ارتباط و پيوستگی خاصی كه با خاندان پيامبر داشت، احاديث فراوانی از امامان شيعه روايت كرده است.]

[ (15). مناقب، ابن شهر آشوب، ج 3، ص 289: «أتت فاطمة بنت علی بن ابی طالب إلی جابر بن عبد اللّه فقالت له: يا صاحب رسول اللّه ان لنا عليكم حقوقا و من حقنا عليكم إذا رأيتم احدنا يهلك نفسه اجتهادا ان تذكروه اللّه و تدعوه إلی البقيا علی نفسه و هذا علی بن الحسين بقية ابيه الحسين قد انخرم انفه و نقبت جبهته و ركبتاه و راحتان أذاب نفسه فی العبادة، فأتی جابر إلی بابه و استأذن، فلما دخل عليه و جده فی محرابه قد انضبته العبادة، فنهض علی فسأله عن حاله سؤالا خفيا اجلسه بجنبه. ثم اقبل جابر يقول: يا ابن رسول اللّه أما علمت ان اللّه خلق الجنة لكم و لمن احبكم، و خلق النار لمن ابغضكم و عاداكم، فما هذا الجهد الذی كلفته نفسك! فقال له علی بن الحسين: يا صاحب رسول اللّه أما علمت ان جدی رسول اللّه قد غفر اللّه ما تقدم من ذنبه و ما تأخر فلم يدع الاجتهاد و تعبد هو بأبی و امی حتی انتفخ الساق و ورم القدم و قيل له: أتفعل هذا و قد غفر اللّه لك ما تقدم من ذنبك و ما تأخر؟ قال: أفلا اكون عبدا شكورا. فلما نظر إليه جابر و ليس يغنی فيه قول قال: يا ابن رسول اللّه البقيا علی نفسك فانك من اسوة بهم يستدفع البلاء و تستكشف اللاواء و بهم تستمسك السماء، فقال: يا جابر لا ازال علی منهاج أبوی مؤتسيا بهما حتی القاهما، فأقبل جابر علی من حضر فقال لهم: ما اری من اولاد الانبياء مثل علی بن الحسين إلا يوسف بن يعقوب، و اللّه لذرية علی بن الحسين افضل من ذرية يوسف»، شرح نهج البلاغه، ابن أبی حديد، ج 1، ص 27: «قيل لعلی بن الحسين عليه السلام و كان الغاية فی العبادة: أين عبادتك من عبادة جدك؟ قال:]