فارسی
چهارشنبه 14 شهريور 1403 - الاربعاء 28 صفر 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

عقل: كليد گنج سعادت، ص: 189

شهوت داده و شهوت رانی به هر قيمتی سرلوحه زندگی انسان ها شده و هر روز عمق تفرقه ها و درگيری ها و جنگ ها بيشتر می شود.

شايد برای عده ای پايمال كردن حق در زمان خشم و غضب و بدحالی طبيعی به نظر بيايد (كه البته طبيعی نيست و نشانه بی عقلی است)، اما زير پا گذاشتن آن در زمان خوشی و حال رضايت مفهومی نداشته باشد و اين سوال برايشان پيش آيد كه اين امر چگونه ممكن است؟ در پاسخ، بايد گفت كه از قضا پايمال كردن حق در زمان خوشی بيشتر معمول است كه يكی از نمونه هايش اين است:

پسری فقير كه آه در بساط نداشته به خواستگاری دختری از خانواده ای فقير رفته و آن ها هم به او دختر داده اند. پس از مدتی، دری به تخته ای خورده و وضع اين پسر خوب شده و از آن حال فقر در آمده است. در عوض، موقعيت جديد برای او شأنی ايجاد كرده و شهوت و شكم به او اجازه نمی دهند دختری از خانواده های فقير زنش باشد. در نتيجه، رويش نمی شود زنش را به همكاران و خانواده های جديدی كه با او در ارتباطاند معرفی كند. كم كم، بنای ناسازگاری و بهانه جويی را می گذارد و به بهانه كار و ماموريت كاری حضورش را در خانه كم می كند. پس از مدتی هم شهوت به او می گويد ديگر خانه نرو و به زنت هم بگو راه ما از هم جدا شده و حساب ها تغيير كرده، تو را به خير و ما را به سلامت!

او همسر و فرزند و خانواده همسرش را می رنجاند، برای اين كه می خواهد دختر كارخانه دار ثروتمندی را به زنی بگيرد كه در شأنش باشد و «پيش كس و ناكس» سرشكسته نباشد!

بر اساس سخن امام صادق، عليه السلام، چنين انسانی ديوانه است و عقل ندارد وگرنه بايد رعايت حق را می كرد:

«اعطاء الحق من نفسه علی حال الرضا و الغضب».




پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^