عقل: كليد گنج سعادت، ص: 217

به اين چيزها فكر كرد و از تخت سلطنت و علاقه به مشتی النگو و گوشواره و سينه بند دست برداشت و راه خود را از فرعون جدا كرد. پس از مدتی، فرعون متوجه تغيير رفتار همسرش شد و به او گفت: قيافه و رفتار و اخلاق تو عوض شده؟ گفت: آری، من خدای خود را پيدا كرده و با او همراه شده ام. فرعون كه از عصبانيت نمی دانست چه كند گفت:

تو را به بدترين شكل می كشم. گفت: هرچه می توانی انجام بده!

امام صادق، عليه السلام، می فرمايد: گذشتگان شما را با ارّه قطعه قطعه كردند و زنده زنده در آتش سوزاندند، اما آن ها از خدا جدا نشدند. [24]

چون وقتی انسان به خدا پيوند بخورد، هيچ چيز نمی تواند او را از محبوبش جدا كند.

به هر حال، فرعون دستور داد كف دست ها و دو پای آسيه را از مچ به زمين ميخ كنند و، بدين وسيله، او را به زمين بدوزند. چند دقيقه بعد هم دستور داد سنگ بزرگی را روی سينه اش بگذارند. قرآن می فرمايد:

«و ضرب اللّه مثلا للذين آمنوا امرأة فرعون إذ قالت رب ابن لی عندك بيتا فی الجنة و نجنی من فرعون و عمله و نجنی من القوم الظالمين». [25]

و خدا برای مؤمنان همسر فرعون را مثل زده است هنگامی كه گفت:

پروردگارا، برای من نزد خودت خانه ای در بهشت بنا كن و مرا از فرعون و كردارش رهايی بخش و مرا از مردم ستمكار نجات ده.

آری، وقتی آسيه آن سنگ را ديد گفت: خدايا، مرا از فرعون نجات بده و در نزد خودت در بهشت قرارم ده. اين سخن نشان دهنده آن است كه او به خدا پيوسته و می داند كه كل عالم در دست خداست. خداوند هم كريم است و كل عالم را به بنده اش می دهد.

كار اين زن با پيوستن به خدا به جايی رسيد كه يكی از چهار زن بزرگ عالم شد و طبق روايات يكی از همسران پيامبر اسلام در بهشت