فارسی
چهارشنبه 11 مهر 1403 - الاربعاء 27 ربيع الاول 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

عقل: كليد گنج سعادت، ص: 241

عقل پخته و عقل نپخته در زندگی خبر دارند.

به هر حال، پيرمرد می گويد: جلو رفتم و از سر كنجكاوی از آن كودك پرسيدم: چرا شما با بچه های ديگر بازی نمی كنی؟ در پاسخ، او ابتدا نگاهی به من كرد و بعد گفت: من اجازه ندارم با مردم بی ادب حرف بزنم! تعجب كردم. گفتم: شما چه بی ادبی ای از من ديده ايد؟ گفت: مگر شرط ادب اين نيست كه وقتی بر كسی وارد می شويم سلام كنيم؟ ديدم حق با اوست، لذا گفتم: درست است. من اشتباه كردم. بعد، سلام كردم و گفتم: حالا می شود بگويی چرا با بچه های ديگر بازی نمی كنی؟ گفت:

برای اين كه اين عمر را برای بازی به من عنايت نكرده اند.

«أفحسبتم أنما خلقناكم عبثا و أنكم إلينا لا ترجعون». [13]

آيا پنداشته ايد كه شما را بيهوده و عبث آفريديم، و اين كه به سوی ما بازگردانده نمی شويد؟

آنچه به من داده اند جدی است و جدی هم از آن حساب خواهند كشيد:

«أن تقول نفس يا حسرتی علی ما فرطت فی جنب اللّه و إن كنت لمن الساخرين». [14]

تا مبادا كسی بگويد: دريغ و افسوس بر اهمال كاری و تقصيری كه درباره خدا كردم، و بی ترديد نسبت به احكام الهی و آيات ربّانی از مسخره كنندگان بودم.

در قيامت، هركس زندگی اش را به بازی گذرانده باشد محكوم به عذاب است و او را بازخواست خواهند كرد كه چرا عمرت را صرف بازی شكم و شهوتت كردی؟ چرا تمام اهداف آفرينش را در شكم و شهوت هضم كردی؟ آنچه خدا به ما عطا كرده برای بازی نيست و در برابر آن پاسخگو خواهيم بود. آتش سوزان جهنم هم، كه آسمان ها و




پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^