فارسی
جمعه 09 شهريور 1403 - الجمعة 23 صفر 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

عقل: كليد گنج سعادت، ص: 149

[از اين دو نفر بر ديگری پيروزی كفر بر ايمان يا ايمان بر كفر بود و به تعبير ديگر، كارزاری بود سرنوشت ساز كه آينده اسلام و شرك را مشخص می كرد.

علی عليه السلام پياده به طرف عمرو شتافت و چون با او رودررو قرار گرفت گفت:

تو با خود عهد كرده بودی كه اگر مردی از قريش يكی از سه چيز را از تو بخواهد آن را بپذيری.

او گفت: چنين است.

- نخستين درخواست من اين است كه آيين اسلام را بپذيری!

- از اين درخواست دربگذر!

- بيا از جنگ صرف نظر كن و از اين جا برگرد و كار محمد را به ديگران واگذار. اگر او راستگو باشد، تو سعادتمندترين فرد به وسيله او خواهی بود و اگر غير از اين باشد، مقصود تو بدون جنگ حاصل می شود!

- زنان قريش هرگز از چنين كاری سخن نخواهند گفت. من نذر كرده ام كه تا انتقام خود را از محمد نگيرم بر سرم روغن نمالم!

- پس برای جنگ از اسب پياده شو!

- گمان نمی كردم هيچ عربی چنين تقاضايی از من بكند. من دوست ندارم تو به دست من كشته شوی، زيرا پدرت دوست من بود. برگرد، تو جوانی!

- ولی من دوست ندارم تو را بكشم!

عمرو از گفتار علی عليه السلام خشمگين شد و با غرور از اسب پياده شد و اسب خود را پی كرد و به طرف حضرت حمله برد. جنگ سختی در گرفت و دو جنگاور با هم درگير شدند. عمرو در يك فرصت مناسب ضربت سختی بر سر علی عليه السلام فرود آورد. علی عليه السلام ضربت او را با سپر دفع كرد، ولی سپر دو نيم گشت و سر آن حضرت زخمی شد، در همين لحظه علی عليه السلام فرصت را غنيمت شمرده ضربتی محكم بر او فرود آورده و او را نقش زمين ساخت. گرد و غبار ميدان جنگ مانع از آن بود كه دو سپاه نتيجه مبارزه را از نزديك ببيند كه ناگهان صدای تكبير علی عليه السلام بلند شد.

غريو شادی از سپاه اسلام برخاست و همگان فهميدند كه علی عليه السلام قهرمان بزرگ عرب را كشته است. كشته شدن عمرو سبب شد كه آن چهار نفر جنگاور ديگر كه همراه ]




پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^