فارسی
پنجشنبه 24 آبان 1403 - الخميس 11 جمادى الاول 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

ارزش عمر و راه هزينه آن، ص: 25

برخورد بدی باكسی داشتند.

با اين كه دكترها می گويند: انسان گرسنه و تشنه، عصبانی است، ولی به قدری احساس حقيقت يابی آنان قوی بود كه اصلًا تلخ نمی شدند. هر كس در اين حال به پيغمبر صلی الله عليه و آله عرض می كرد: آقا! حال شما چطور است؟ با لبخند می فرمودند:

«ألْحَمْد لِلَّهِ عَلی كُلِّ حالٍ» «1»

در هر حالی كه هستم، قابل شكرگزاری است.

اين شعر سعدی است:

ای كريمی كه از خزانه غيب

گبر و ترسا وظيفه خور داری

دوستان را كجا كنی محروم

تو كه با دشمنان نظر داری «2»

آب و نان آنان را می دهی، رييس و وزير و وكيل می شوند، اما اين همه دشمن خدا در آمريكا، اروپا و جاهای ديگر وجود دارد. در ميان آنها وكيل، وزير و ثروتمند زياد هست.

محبت خدا بر خلق

سعدی می گويد:

كسی آمد از لب دريا رد شود، ديد شخصی افتاده و يك پايش قطع است و دارد خون می آيد، پای خود را بسته است. پلنگ به او حمله كرده بود و يك پای او را با دندانهايش قطع كرده بود و برده بود، او نيز همان جا افتاده بود و پای خود را بسته بود.

جلو آمد و گفت: چه شده، چه خبر شده؟ گفت: آرام باش، چرا خودت را تلخ نشان می دهی؟ از من بپرس: حالت چطور است، اما آرام بپرس. صدای بلند خوب نيست.

______________________________
(1)- بحار الأنوار: 90/ 214، باب 7؛ مشكاة الانوار: 31.

(2)- سعدی شيرازی.







گزارش خطا  

^