ارزش عمر و راه هزينه آن، ص: 95
جوانی وقتی از دست رفت، چه با غنيمت شمردن، چه با نابود كردن، آن كسی كه جوانی را غنيمت شمرده و تمام نيروی جوانی را به نحو مثبت هزينه كرده است، در همه امور زندگی خود، با پروردگار معامله كرده، آن را مثبت هزينه كرده است.
حدوداً از چهارده سالگی اين جوانی و اين بهار شروع می شود تا چهل سالگی چه مثبت و چه منفی، تمام می شود.
دو نفر كه يكی عاشق خداست و جوانی خود را خوب هزينه كرده است، آرزو دارد كه خدا اين جوانی را دوباره به او برگرداند و آن كسی كه جوانی خود را بد هزينه كرده، بر اثر دود فراوان، گرفتار رنج شديد و غير قابل علاج ريه ای شده و يا بر اثر خوردن الكل، هر دو كليه اش دارد خراب می شود، يا خيلی زنا كرده، يا چند ميليون دزديده و برده و خورده و تمام شده، پولی نيست كه به صاحبانش برگرداند، جوانی ای كه پنجه های پيری، گلوی آن را فشرده و خفه كرده، آيا ديگر برمی گردد؟
تشبيه عمر به مركبی پرسرعت
حضرت در زمينه گذشتِ عمر، چقدر زيبا و عالی حرف زده اند كه استواری كلام پيغمبر صلی الله عليه و آله عجيب است.
پيغمبر اكرم صلی الله عليه و آله می فرمايد:
«انْتُمْ عَلَی ظَهْرِ السَفَرِ»
لحظه ای كه به دنيا آمديد، شما را بر مركبی به نام سفر و حركت سوار كردند.
همان لحظه ای كه اين قافله شما را از رحم مادر گرفت، پشت به رحم و رو به آخرت شديد، از همان لحظه شما را به جلو حركت دادند.
«أنتم علی ظهر السفر و السَّيرُ بِكُم سَريعٌ» شما را با شتاب و سرعت دارند به جلو می برند. تا كجا می برند؟ تا كنار دهانی به نام قبر، به داخل آنجا شما را پرتاب