ارزش عمر و راه هزينه آن، ص: 225
امامی كه قرآن در سوره انفال گفته است و همه مراجع تقليد نيز براساس آن فتوا داده اند، بپردازم، ولی هنوز نتوانستم به خود بقبولانم و بدهم؛ يعنی سی سال است كه مال مخلوط به حرام دارم می خورم.
گفت: آقا! امسال ديگر آماده شدم تا بدهم، ولی اين گونه كه شما پنج شنبه برای صرف ناهار به خانه ما بياييد، دو سه نفر از مريدان قدرتمند و شجاع خود را نيز بياوريد، با مقداری طناب. صندوق پول من در فلان قسمت خانه است، صندوقچه را بياوريد. اگر ديديد من عكس العمل نشان دادم، دست و پايم را ببنديد، سرمايه من اين مقدار است، شما يك پنجم آن را برداريد و ببريد.
پنج شنبه آيت الله العظمی كلباسی آمدند و ناهار خوردند. گفت: صندوق را بياوريد و سهم امام را برداريد. گفت: چه سهم امامی؟ من در بازار جان كندم، شما پول را ببريد؟ گفت: پول را خدا می خواهد. دست و پای او را ببنديد.
خواباندند و او را طناب پيچ كردند. فرياد می زد كه من راضی نيستم، شما چه روحانی ای هستيد؟ چرا دست به مال مردم می بريد؟ گفت: حساب كنيد، برداريم و برويم. پول ها را برداشتند و بردند.
فردای آن روز به مسجد آمد و گفت: خدا پدر شما را بيامرزد كه مرا راحت كرديد. اگر به زور دست و پا بستن از ما نمی گرفتيد، مگر ما می داديم؟ به جهنم رفته بوديم.
خواستن، شرط دريافت سود ابدی
به آيه ای در سوره مباركه يونس توجه كنيد، چقدر اين آيه عالی است. محبوب ازل و ابد دارد حرف می زند. آن كسی كه نگاه تربيتی به كل عالم دارد و به ما بيشتر، او دارد حرف می زند. می خواهيد يا نمی خواهيد؟ باز هم از هر ده نفر مرد و زن امروز جهان، هشت نفر می گويند نمی خواهيم. ای كاش فقط نمی خواستند،