ارزش عمر و راه هزينه آن، ص: 168
صبح صادق دارد طلوع می كند- گفتم: مگر چه چيزی را از دست دادی؟ گفت:
دارم دق می كنم كه من هشتاد سال است كه نماز شبم ترك نشده، اما امشب اين نماز از دست من رفت. وقتی به او گفتم: هنوز دو ساعت به اذان صبح مانده است، از خوشحالی داشت پر می زد.
اين لذت ها را به آدم می چشانند كه واقعاً از عبادات لذت می برد. از زحمات، كار كردن، رسيدگی به خانواده. كسل، غصه دار و رنجيده خاطر نيست. پير كه می شود، باز برای عبادت و خدمت سر حال است.
پايكوبان، دست افشان می روم |
تا بر سلطان خوبان می روم «1» |
|
شعاعی از آن لذت های بی نهايت را به آدم می چشانند:
«فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلَی اللَّهِ وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِيماً» «2»
غير از اين كه پاداش اين ها بر عهده خودم است، در پرونده آنان نيز گناهی را نمی گذارم بماند. همه را می آمرزم و رحمتم را نصيب آنها می كنم.
اين پاداش برای زمانی است كه عمر در دو راه هزينه می شود؛ عبادت و خدمت، كه انسان را به تجارتی با سودهای بی نهايت وصل می كند.
غارتگران سرمايه عمر
اما اگر عمر در معرض غارت شيطان، شهوت، هوای نفس و مخصوصاً رفيق بد و دوست ناباب برود، البته دوست كه نه، از تنگی قافيه می گويند دوست، دشمن ناباب است و الا اگر دوست باشد، اين همه به آدم ضربه نمی زند كه دنيا و آخرت آدم را به باد دهد.
اگر عمر در تصرف اين چهار عنصر (شيطان، شهوت، هوای نفس، همنشين ناباب) قرار بگيرد، انسان دچار خسارت هايی می شود كه الی الابد قابل جبران
______________________________ (1)- مولوی.
(2)- نساء (4): 100؛ «مسلماً پاداشش بر خداست؛ و خدا همواره بسيار آمرزنده و مهربان است.»