فارسی
چهارشنبه 23 آبان 1403 - الاربعاء 10 جمادى الاول 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

ارزش عمر و راه هزينه آن، ص: 167

جبهه آمدم، دوباره می خواهم بروم. خيلی جوان نورانی و آراسته ای بود. گفتم:

كجا تشريف داريد؟ گفت: جايی نيستم، هوا كه خوب است، گاهی در كوچه می خوابم و گاهی در مسجد. گفتم: مگر خانه نداريد؟ گفت: خانه خيلی خوبی داريم. گفتم: پس چرا به آنجا نمی روی؟ گفت: چون در خانه ما پدر و مادرم مشروب می خورند، فيلم های بد می بينند، نماز نمی خوانند، دين ندارند، لقمه پاك نمی خورند. بعد رفت و شهيد شد.

وعده حق به مهاجرين الی الله

خدا در قرآن، درباره اين گونه از مردم كه در دل اين همه فساد، نسبت به خدا و پيغمبر صلی الله عليه و آله زندگی خود را جهت دادند، می فرمايد:

«وَ مَنْ يَخْرُجْ مِنْ بَيْتِهِ مُهاجِراً إِلَی اللَّهِ وَ رَسُولِهِ ثُمَّ يُدْرِكْهُ الْمَوْتُ فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلَی اللَّهِ» «1»

اين «عَلَی اللَّهِ» به زبان فارسی يعنی به گردن من است. خدا می فرمايد: پاداش كسانی كه به طرف من و پيغمبر صلی الله عليه و آله جهت گيری دارند، بر عهده خود من است.

خدا خلف وعده ندارد. وقتی عمر در دو مسير عبادت و خدمت هزينه می شود، دربِ تجارتی با منافع ابدی، جاويد، خالد و هميشگی باز می شود و انسان در ارتباط با آن منافع جاويد، از لذّت ها- نه يك لذت- برخوردار می شود كه قابل بازگو كردن نيست. حتی شعاع بخشی از آن لذت های را در اين دنيا نصيب او می كنند؛ لذت از خدا، انبيا، اعمال، عمر و عبادت. اين لذت ها شعاعی از آن لذت های بی نهايت است.

پيرمرد هشتاد ساله ای بود كه خيلی سخت راه می رفت. به او گفتم: چرا اين قدر اوقات تلخی می كنی؟ گفت: هوا را نگاه كردم- در كثرت چراغ ها به نظر می زد كه

______________________________
(1)- نساء (4): 100؛ «و كسی كه از خانه خود به قصد مهاجرت به سوی خدا و پيامبرش بيرون رود، سپس مرگ او را دريابد، مسلماً پاداشش بر خداست.»




پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^