ارزش عمر و راه هزينه آن، ص: 98

فرمودند: جلو بيا. من نزديك رفتم، گفتند: من دارم می روم، در اين لحظه برای من روضه گودال قتلگاه را بخوان، آن وقتی كه زينب كبری عليها السلام كنار بدن ابی عبدالله عليه السلام آمد. من نيز شروع كردم و روضه را خواندم، مثل دو جوی آب اشك روی صورت ايشان می ريخت، تا از دنيا رفتند.

علامه طباطبايی رحمه الله در حال احتضار

آيت الله جوادی آملی می فرمودند:

لحظات آخر عمر علامه طباطبايی- صاحب كتاب تفسير «الميزان»- به ديدن ايشان رفتم، ديدم نشسته اند و چشم ايشان به گوشه ای خيره شده است و حرف نمی زنند، فقط وقتی می خواستند از دنيا بروند، زير لب گفتند: هشتاد سال به انتظار اين لحظه بودم كه تو را ببينم، حال ديدم. اين را گفتند و رحلت كردند.

اين مزد هزينه كردن عمر به صورت مثبت است. خيلی غصّه می خورم برای جوان ها در روزی كه می خواهند بميرند و در آرزوی چند زن و دختر آه بكشند كه كجا هستند؟ چند دختر آلوده به فرهنگ اسراييل و آمريكا را هنگام مردن می خواهی چه كار؟ می خواهند برای تو چه كار كنند؟ بيايند آنجا كه باز تحريك شهوت كنند؟ آنجا كه ديگر جای تحريك شهوت نيست. اگر راست می گويند، بيايند تو را از دست ملك الموت درآورند. با خدايی كه «لايمكن الفرار من حكومتك» «1» چه كار می خواهند بكنند؟ يا كسی كه عمری بر محور اسكناس بوده و هنگام مردن، به هر چه كه در اين دنيا هست، بد و بی راه می گويد كه چرا دارند مرا از پول هايم جدا می كنند؟

______________________________
(1)- مصباح المتهجد: 845.

(2)- حافظ شيرازی.