ارزش عمر و راه هزينه آن، ص: 31
و حضرت مريم و آسيه و خديجه و فاطمه زهرا و مادران ائمه عليهم السلام كه خيلی عدد آنها كم می شود، اصلًا برای بهشت، كسی مشتری نمی ماند.
چهار حقيقت
اگر ما خرج خدا شويم، پرصرفه ترين تجارت است. من متن اين چهار برنامه را بخوانم كه سخن كامل شود:
«لايَزُولُ قَدَمُ عَبْدٍ يَوْمَ القِيامَةِ بَيْنِ يَدَیِ اللّهِ عز و جل حَتّی يَسْئَلَهُ عَنْ أَرْبَعَ خِصال»
در پيشگاه خدا قدم احدی حركت نمی كند، يعنی از قبر كه او را بيرون می آورند، در قيامت بر سر جای خود ميخكوب است و نمی تواند تكان بخورد، تا چهار خصلت را از او سؤال كنند.
اينجا پرسيدن به معنی اين نيست كه من نمی دانم بنده من چه كار كرده است، بگو كه من آگاه شوم، نه، اگر كسی شمّ فهم حديث داشته باشد، سؤال اينجا به معنی حساب كردن است.
اجازه قدم برداشتن به كسی نمی دهند، مگر اين كه چهار برنامه او را حسابرسی كنند:
«عُمُرِكَ فِيما أَفْنَيتَهُ»
عمری كه به تو دادند، كجا بردی و تمام كردی؟
«وَ جَسَدِكَ فِيما أَبْلَيْتَهُ»
بدنت را در كجا هزينه كردی؟
«وَ مالِكَ مِنْ أَيْنَ اكْتَسَبْتَهُ وَ أَيْنَ وَضَعْتَهُ»