فارسی
چهارشنبه 23 آبان 1403 - الاربعاء 10 جمادى الاول 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

ارزش عمر و راه هزينه آن، ص: 94

اين كتاب از بركت اخلاص مرحوم مجلسی در تمام مناطق فارسی زبان و در آن زمان تا هندوستان رفت و تمام گذشتگان ما در شب های زمستان، خانواده خود را جمع می كردند و صفحاتی از اين كتاب را برای آنها می خواندند.

گذرايی فرصت جوانی

بخشی از موعظه و نصيحت پيغمبر صلی الله عليه و آله به ابوذر اين بود:

«اغتَنِم خَمساً قَبلَ خَمس؛ شَبابَك قَبلَ هرمِك» «1»

غنيمت يعنی بهره و سود. ابوذر! از پنج سرمايه، قبل از اين كه پنج برنامه، جايگزينِ اين پنج سرمايه شوند، سود ببر. بعضی از اين پنج سرمايه اصلًا جايگزين ندارند و وقتی از دست برود و در بی راهه مصرف شود، چيزی در اين عالم نيست كه جايگزين اين سرمايه از دست رفته شود.

فرمودند: سرپا بودن، قوی بودن، روزگار قدرت و نشاط عمر، جوانی را قبل از اين كه پيری به جای آن بيايد كه ديگر نتوانی كاری انجام بدهی، از آن بهره بگير و غنيمت بدان.

چند شعر در اين زمينه برای شما ذكر كنم. اول از بابا طاهر، «2» اين انسان دانشمند، باسواد، عالم كه علم و دانش او برای اغلب مردم مملكت ما پوشيده و پنهان است. غير از اين رباعياتی كه دارد، كلمات قصاری نيز دارد كه نزديك به چهارصد جمله عربی است و از نظر مايه و معنی به قدری بالاست كه پنجاه شرح مفصّل و متوسط از چهره های بسيار مهم علمی مانند عين القضاة همدانی «3» بر اين كلمات قصار نوشته اند.

بهار آيو به صحرا و در و دشت

جوانی هم بهاری بود و بگذشت «4»

آيا اين بهاری كه گذشته است، برمی گردد؟ نظر رسول خدا صلی الله عليه و آله را ببينيد كه اين

______________________________
(1)- وسائل الشيعة: 1/ 114، باب 27، حديث 285؛ بحار الأنوار: 74/ 76، باب 4، حديث 3؛ «أَبِي الْأَسْوَدِ قَالَ قَدِمْتُ الرَّبَذَةَ فَدَخَلْتُ عَلَی أَبِي ذَرٍّ جُنْدَبِ بْنِ جُنَادَةَ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ فَحَدَّثَنِي أَبُو ذَرٍّ قَالَ دَخَلْتُ ذَاتَ يَوْمٍ فِي صَدْرِ نَهَارِهِ عَلَی رَسُولِ اللَّهِ صلی الله عليه و آله فِي مَسْجِدِهِ فَلَمْ أَرَ فِي الْمَسْجِدِ أَحَداً مِنَ النَّاسِ إِلَّا رَسُولَ اللَّهِ صلی الله عليه و آله وَ عَلِيٌّ إِلَی جَانِبِهِ جَالِسٌ فَاغْتَنَمْتُ خَلْوَةَ الْمَسْجِدِ فَقُلْتُ يَا رَسُولَ اللَّهِ بِأَبِي أَنْتَ وَ أُمِّي أَوْصِنِي بِوَصِيَّةٍ يَنْفَعُنِي اللَّهُ بِهَا فَقَالَ نَعَمْ وَ أَكْرِمْ بِكَ يَا أَبَا ذَرٍّ إِنَّكَ مِنَّا أَهْلَ الْبَيْتِ وَ إِنِّي مُوصِيكَ بِوَصِيَّةٍ فَاحْفَظْهَا فَإِنَّهَا جَامِعَةٌ لِطُرُقِ الْخَيْرِ وَ سُبُلِهِ فَإِنَّكَ إِنْ حَفِظْتَهَا كَانَ لَكَ بِهَا كِفْلَانِ يَا أَبَا ذَرٍّ اعْبُدِ اللَّهَ كَأَنَّكَ تَرَاهُ فَإِنْ كُنْتَ لَاتَرَاهُ فَإِنَّهُ يَرَاكَ وَ اعْلَمْ أَنَّ أَوَّلَ عِبَادَةِ اللَّهِ الْمَعْرِفَةُ بِهِ فَهُوَ الْأَوَّلُ قَبْلَ كُلِّ شَيْ ءٍ فَلَا شَيْ ءَ قَبْلَهُ وَ الْفَرْدُ فَلَا ثَانِيَ لَهُ وَ الْبَاقِي لَاإِلَی غَايَةٍ فَاطِرُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ وَ مَا فِيهِمَا وَ مَا بَيْنَهُمَا مِنْ شَيْ ءٍ وَ هُوَ اللَّهُ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ وَ هُوَ عَلی كُلِّ شَيْ ءٍ قَدِيرٌ ثُمَّ الْإِيمَانُ بِي وَ الْإِقْرَارُ بِأَنَّ اللَّهَ تَعَالَی أَرْسَلَنِي إِلَی كَافَّةِ النَّاسِ بَشِيراً وَ نَذِيراً وَ داعِياً إِلَی اللَّهِ بِإِذْنِهِ وَ سِراجاً مُنِيراً ثُمَّ حُبُّ أَهْلِ بَيْتِيَ الَّذِينَ أَذْهَبَ اللَّهُ عَنْهُمُ الرِّجْسَ وَ طَهَّرَهُمْ تَطْهِيراً وَ اعْلَمْ يَا أَبَا ذَرٍّ أَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ جَعَلَ أَهْلَ بَيْتِي فِي أُمَّتِي كَسَفِينَةِ نُوحٍ مَنْ رَكِبَهَا نَجَا وَ مَنْ رَغِبَ عَنْهَا غَرِقَ وَ مِثْلِ بَابِ حِطَّةٍ فِي بَنِي إِسْرَائِيلَ مَنْ دَخَلَهُ كَانَ آمِناً يَا أَبَا ذَرٍّ احْفَظْ مَا أُوصِيكَ بِهِ تَكُنْ سَعِيداً فِي الدُّنْيَا وَ الآْخِرَةِ يَا أَبَا ذَرٍّ نِعْمَتَانِ مَغْبُونٌ فِيهِمَا كَثِيرٌ مِنَ النَّاسِ الصِّحَّةُ وَ الْفَرَاغُ يَا أَبَا ذَرٍّ اغْتَنِمْ خَمْساً قَبْلَ خَمْسٍ شَبَابَكَ قَبْلَ هَرَمِكَ وَ صِحَّتَكَ قَبْلَ سُقْمِكَ وَ غِنَاكَ قَبْلَ فَقْرِكَ وَ فَرَاغَكَ قَبْلَ شُغُلِكَ وَ حَيَاتَكَ قَبْلَ مَوْتِك ....»

(2)- بابا طاهر همدانی از شاعران و عارفان اواسط قرن پنجم معاصر طغرل سلجوقی است. ولادت او دراواخر قرن چهارم است. طغرل كه به همدان رفت با او و بابا جعفر و شيخ حمشا در كوه خضر ديدار كرد.

وفات او را به سال 410 نوشته اند از وی مجموعه ای از كلمات به عربی در دست است و ديگر مجموعه ترانه های او به لهجه خاص و لطيف و مشحون از عواطف رقيق است.

فرهنگ فارسی، (اعلام)؛ محمد معين: 5/ 223.

(3)- عين القضاه همدانی ابو المعالی عبد الله بن محمد بن علی ميانجی همدانی از بزرگان مشايخ صوفيه و دانشمندان ربع اول قرن ششم قمری است. وی شافعی مذهب ودر طريقت شاگردان احمد غزالی بود.

همچنين از محضر شيخ بركه همدانی استفاده كرده است. استفاده عين القضاه از صحبت، باب ا طاهر كه بعضی نوشته اند درست نيست؛ زيرا، باب ا تا زمان او زنده نبود وی به تحصيل حكمت و عرفان و كلام وادب عربی پرداخت و نظر به مطالعه بسيار در آثار محمد غزالی مع الواسطه شاگرد او نيز محسوب می شود.

نوشته های فارسی وی مشحون از تعبيرات نغز صوفيانه است. وی را به خاطر توطئه حسودان درشب هفتم جمادی الاخری 525 ه. ق بردار كشيدند.

فرهنگ فارسی، (اعلام)؛ محمد معين: 5/ 1227.

(4)- باباطاهر عريان.




پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^