ارزش عمر و راه هزينه آن، ص: 83
قنبر فرمودند: برو خانه خوبی برای آن زن با خرج من اجاره كن و خدمتكار نيز برای او بگذار. شوهر اول و شوهر دوم كاسب و پولدار هستند، اما حضرت می گويد كه دشمن من كرايه خانه و پول خدمتكار را ندهد، شوهر اين زن نيز ضرر نكند، پول اجاره را من می دهم.
بچه كه به دنيا آمد، اگر پدر بچه دوست دارد بچه را ببرد و به دايه بدهد، دوست ندارد، همين خانم او را شير بدهد، از شير كه گرفتند، بيايد و بچه را ببرد.
به عبيدالله فرمود: بچه كه به دنيا آمد، شما می توانيد دست همسرت را بگيری و ببری. داستان خاتمه يافت. عبيدالله نيز بی ترس و لرز از حضرت علی عليه السلام خداحافظی كرد و رفت. اين كار يعنی عبادت خدا. «1»
توجه به قدردانی از لحظه ها
در قرآن، خدا امر می كند تا تمام مردم كار پسنديده انجام بدهند.
چقدر عمر خوب است! چقدر با اين عمر می شود كاسبی و تجارت كرد! شما ببينيد! حرّ بن يزيد رياحی پنجاه سال از عمر خود را دور ريخت، اما به نصف روز نكشيد؛ يعنی از طلوع آفتاب صبح عاشورا تا حدود ده صبح، شايد زودتر، فقط چند ساعت اين عمر را با كمال اخلاص هزينه خدا كرد. مايه هزينه او اخلاص بود.
به قدری با اين چند ساعت تجارت پرسودی كرد كه امام حسين عليه السلام وقتی سر او را به دامن گرفتند، فرمودند: «أنت سعيد» تو خوشبخت هستی. «2» امام عليه السلام به حر بگويد تو خوشبخت هستی.
وقتی به پيغمبر صلی الله عليه و آله می گويد: خوشبختی به نظر شما چيست؟ می فرمايد:
«طولُ العمرِ فی طاعةِ اللّه»
اين تجارت با عمر است.
______________________________ (1)- الكامل في التاريخ؛ ابن الأثير: 4/ 287؛ «ذكر خبر عبيد الله بن الحر ومقتله.»
(2)- موسوعة كلمات الإمام الحسين عليه السلام: 530- 531 ش «أبو إسحاق الإسفرايني: وروي أن الحر؛ جاء الحسين عليه السلام؛ مع ولده، وحمل ولده علی القوم حتی قتل فاستبشر أبوه فرحا، ثم برز الحر حتی قتل، واجتزوا رأسه، ورموه نحو الإمام، فوضعه في حجره، وهو يبكي ويمسح الدم عن وجهه ويقول: والله! ما أخطأت أمك إذ سمتك حرا، فأنت والله! حر في الدنيا وسعيد في الآخرة.»