ارزش عمر و راه هزينه آن، ص: 67
دولت دستور داد آن چه دوا در دنيای آن زمان بود، طبيبان متخصص آوردند، هفت سال بيهوش بود، اما نمی مرد، تا بدنش ضعيف شد و مرد.
اما جوان با نشاط، ورزش كرده كه هيچ بيماريی ندارد، می افتد و می ميرد.
«وَ الَّذِينَ كَفَرُوا لَهُمْ نارُ جَهَنَّمَ لا يُقْضی عَلَيْهِمْ فَيَمُوتُوا»
حكم به مرگ نمی شود. تا چه وقت زنده می ماند؟ تا خدا خداست. خدا كه ازلی و ابدی است.
هم نمی ميرند و هم:
«لا يُخَفَّفُ عَنْهُمْ مِنْ عَذابِها»
به خاطر ناسپاسی نسبت به عمر، كمترين تخفيفی در عذاب به آنها داده نمی شود:
«كَذلِكَ نَجْزِي كُلَّ كَفُورٍ» «1»
ما جريمه ناسپاسان را اين گونه می دهيم.
درخواست بازگشت اهل دوزخ
در آيه بعد خدا می گويد: اين افراد در وسط جهنم از خدا درخواست دارند:
«وَ هُمْ يَصْطَرِخُونَ فِيها رَبَّنا أَخْرِجْنا نَعْمَلْ صالِحاً غَيْرَ الَّذِي كُنَّا نَعْمَلُ» «2»
«اصطراخ» يعنی ناله بلند، همراه با غصّه و درد و رنج. پروردگار ما! ما را از جهنم بيرون بياور! كه چه كار كنيم؟ به دنيا برگرديم. بار ديگر نعمت عمر را به ما بده. تا ما خود را هزينه كار مثبت كنيم، نه آن گونه كه عمر خود را هزينه كارهای منفی كرديم.
______________________________ (1)-/ فاطر (35): 36؛ «اين گونه هر كفران كننده ای را كيفر می دهيم.»
(2)- فاطر (35): 37؛ «و آنان در آنجا شيون و فرياد می زنند: پروردگارا! ما را بيرون بياور تا كار شايسته انجام دهيم غير آنچه انجام می داديم. [می گويم:] آيا شما را چندان عمر نداديم كه هر كس می خواست در آن مقدار عمر متذكّر شود، متذكّر می شد؛ و [آيا] بيم دهنده ای به سوی شما نيامد؟»