فارسی
چهارشنبه 19 ارديبهشت 1403 - الاربعاء 28 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

ارزش عمر و راه هزينه آن، ص: 255

«بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ تَجْهَلُونَ» «1»

نفهم هستند. نفهمی به قول فلاسفه، عدم است. آنها می گويند: شرّ، عدم خير و جهل، عدم عقل است.

جهل از ديدگاه فلاسفه

وقتی در قم فلسفه می خواندم، به سراغ قرآن و روايات می رفتم ببينم كه نظر كتاب خدا و اهل بيت عليهم السلام راجع به اين مسأله فلسفی چيست. به فلسفه نگاه مستقل نمی كرديم و نبايد بكنيم. اين مستقل نگاه كردن خطرناك است. اولين كسی كه مستقل نگاه كردن به فلسفه را رد كرد، مرحوم آيت الله سيد موسی زرآبادی قزوينی «2» بود، كه مكتب تفكيك را پايه گذاری كرد؛ كه مواظب باشيد تا قرآن و فرهنگ اهل بيت عليهم السلام را با فرهنگ ديگر مخلوط نكنيد كه معجون مضرّی از آب در بياوريد.

قرآن و اهل بيت عليهم السلام ميزان ما هستند، ما حرف آنها را كنار قرآن و اهل بيت عليهم السلام می گذاريم ببينيم آيا با حق منطبق است؟ قبول می كنيم، اگر منطبق نيست، با كمال شجاعت آن را رد می كنيم و می گوييم قبول نداريم.

اين ديدگاه بسيار مهم را مرحوم آيت الله زرآبادی پايه گذاری كرد و شعاع پرقدرتش در وجود مبارك مرحوم ميرزا مهدی اصفهانی «3» جلوه كرد و استان خراسان را تحت تأثير قرار داد و شخصيت های عظيمی مانند مرحوم آيت الله شيخ مجتبی قزوينی- صاحب كتاب بسيار اساسی «بيان الفرقان» «4»- و مرحوم آيت الله شيخ هاشم قزوينی و دايی بزرگوار حاج شيخ مجتبی، شيخ علی اكبر الهيان «5» را در سايه اين نور تربيت كرد. همه اين بزرگواران تربيت شدگان همين مدرسه و مكتب تفكيك هستند.

ما نگاه مستقلی به اين طرف- عقل- نداريم، اما آن طرف- وحی

______________________________
(1)- نمل (27): 55؛ «بلكه شما گروهی نادان هستيد.»

(2)- زر آبادی، سيدموسی (1294- 1353 ق)، عالم ربانی و متأله قرآنی، جامع معقول و منقول. پدر وی سيدعلی زرآبادی قزوينی از عالمان وارسته و فاضل و اهل معانی و حقايق بود. نسب سيد به شهيد اهل البيت، زيد بن علی بن الحسين عليه السلام می رسد.

سيدموسی در قزوين و تهران به تحصيل علوم معقول و منقول پرداخت و به مراتب عالی اين علوم دست يافت. گفته اند وی در كار تحصيل علم همتی والا و تلاشی بسيار داشت. استادان او در تهران عبارت بودند از: ميرزا حسن كرمانشاهی، سيد شهاب الدين شيرازی، شيخ علی نوری حكمی و شيخ فضل الله نوری. سيد در علوم غريبه و فنون محتجبه يكی از استادان مسلم و كاملان متبحر بوده است و در مراحل تقوی و تهذيب نفس و سلوك شرعی نيز از نخبگان عصر خود بود، ليكن استادان و مربيان او در اين موارد، شناخته نيست.

مرحوم زرآبادی يكی از سه ركن عمده «مكتب تفكيك» در سده چهاردهم اسلامی است. دو ركن ديگر آن يكی ميرزا مهدی اصفهانی و ديگری شيخ مجتبی قزوينی خراسانی است. مكتب تفكيك يعنی مكتب جداسازی سه راه و روش معرفت: راه و روش قرآنی، راه و روش فلسفه و راه و روش عرفانی. سيد موسی زرآبادی در روز دوم ماه ربيع الثانی 1353 ق از اين جهان به ديار باقی رخت بركشيد و پيكر او را در صحن امامزاده حسين عليه السلام در قزوين به خاك سپردند.

دايرة المعارف تشيع: 8/ 459.

(3)- اصفهانی، ميرزا مهدی بن اسماعيل غروی (اصفهان، 1353 مشهد، 1356 ق)، از علمای معقول و منقول و دارنده مكتبی خاص در معارف الهيه. در اصفهان در ميان خاندان مشايخ بيدآباد متولد شد و پس از تحصيل در محضر پدر خويش و آقا سيدمحمدباقر درچه ای و آخوند كاشانی و جهانگيرخان قشقائی، به عتبات رفت و به توصيه حاج آقارحيم ارباب به خدمت آقا سيداسماعيل صدر رسيد. پس از آنكه چندی در حوزه آخوند خراسانی و آقا سيدمحمدكاظم يزدی حضور يافت، حسب الامر آقای صدر به حوزه ميرزا نائينی وارد شد و روزانه بر سر درس ميرزا در فقه و اصول حضور يافت و مبانی شيخ انصاری را كه به توسط ميرزا شيرازی تهذيب يافته و از طريق آقا سيدمحمد فشاركی به ميرزا نائينی رسيده بود فراگرفت و به اجتهاد رسيد. اما در مراتب سلوك از همان بدو ورد به عتبات در تحت تربيت آقای صدر كه از خواص اصحاب آخوند ملافتحعلی عراقی می بود در آمد و آنگاه با آقا سيداحمد كربلائی و آقا شيخ محمد بهاری كه هر دو از بزرگان اصحاب آخوند ملاحسينقلی همدانی بودند آميزش يافت و نيز با جمعی ديگر از اهل سلوك همچون آقا سيدعلی قاضی و آقا سيدجمال گلپايگانی كه در درس ميرزای نائينی شريك وی بود انس گرفت و در وادی سير روحانی آن جمع وارد شد.

پس از مدتی اعتكاف در مسجد سهله و مكاشفه ای كه به وی دست داد، جزوه هايی را كه در حين اشتغال به فلسفه و عرفان نوشته بود در شط كوفه انداخت و مكتبی جديد در معارف ربوبی مبتنی بر قرآن و احاديث پديد آورد كه بعداً تنی چند از شاگردانش آن را به كمال رساندند.

برخی از آثار او عبارتند از: ابواب الهدی، الجنات الرضويه، غاية المنی، الصوارم العقليه، اعجاز قرآن، معارف قرآن، مصابيح الهدی در فقه.

برخی از شاگردان او عبارتند از: شيخ هاشم قزوينی، شيخ مجتبی قزوينی، شيخ حسينعلی راشد، شيخ محمدكاظم دامغانی، سيد حسين قاضی طباطبايی.

دايرة المعارف تشيع: 2/ 225.

(4)- عالم ربّانی، حكيم زاهد الهی، و متألّه بزرگ قرآنی، شيخ مجتبی قزوينی خراسانی (1318-/ 1386 ه. ق).

(5)- الهيان، علی اكبر بن محمد تقی تنكابنی قزوينی (ح 1308 ق- 1380 ق/ 1339 ش) از اهل سلوك، در قزوين متولد شد و تا 1322 ق كه پدرش حيات داشت در آن شهر تحصيل كرد. در 1323 ق به تهران رفت و بعد از تحصيلی چند عزم نجف كرد و مدتی كوتاه به درس آخوند خراسانی حاضر شد.

آنگاه به حوزه درس سيد محمدكاظم يزدی و علمای ديگر درآمد تا به كمال رسيد. در حوالی 1335 ق به قزوين بازگشت و به محضر آقا سيدموسی زرآبادی كه از اجله اهل سلوك بود به تهذيب نفس پرداخت. در 1345 ق به رامسر رفت و از آن پس عمر خويش را بيشتر به مسافرت می گذراند تا در اواخر حيات كه در طالقان بود مريض شد و سرانجام در تهران درگذشت. كراماتی از او نقل كرده اند.

دايرة المعارف تشيع: 2/ 326.




پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^