عقل: كليد گنج سعادت، ص: 38
ميدان داد، هزار دعوت از درونش بيرون ريخت و هزار نوع خواسته نامشروع از گلويش بيرون آمد، وگرنه شهوت در ذات خلقت يك دعوت بيشتر ندارد و آن ميل به ازدواج و توليد نسل است.
ادامه ماجرای آن جوان
خلاصه، آن پزشك برای فردای آن روز وقتی به آن جوان داد. گفتم:
نكند حق مريضی ضايع شود؟ گفت: ده دقيقه از وقت خودم برای مريض شما می گذارم. فردا شب كه دكتر را ديدم و از حال و روز آن جوان پرسيدم، گفت: متاسفانه، بيماری اش علاج ندارد! او به دام رفيق بد افتاده و به فساد كشيده شده. علاوه بر اين، بيش از سه چهاربار در روز خود ارضايی می كند. در نتيجه، تمام مكانيسم بدنش در معرض نابودی است و زود از بين می رود!
|
راه شهوت پرگل ولای بلاست |
هركه افتد اندر آن گل برنخاست. [28] |
|
اين نتيجه پذيرش دعوت شهوت به صورت بی قيدوبند است، ولی فرياد عقل فرياد خداست، چون موجودی ملكوتی و الهی است و در ارتباط با صاحب عالم است. سرمايه شهوت حيوانيت است، سرمايه عقل الهی شدن است. سرمايه شهوت فرش است، سرمايه عقل عرش است.
سرمايه شهوت زمينی و پست است، سرمايه عقل آسمانی و معنوی است. شهوت در همه موجودات زنده از گاو و شتر و مار و عقرب و خوك و خرس قرار دارد، اما عقل، با اين كيفيت، حتی در ملائكه هم وجود ندارد و منحصر به انسان است. [29] به قول سنايی غزنوی:
|
خشم و شهوت خصال حيوان است |
علم و حكمت كمال انسان است. |
|
برای بيان ارزش و اهميت عقل همين بس كه بدانيم از ميان شش هزار و ششصد و چند آيه قرآن نزديك به هزار آيه آن درباره تعقل و تفكر و
