فارسی
شنبه 15 ارديبهشت 1403 - السبت 24 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

عقل: محرم راز ملكوت، ص: 435

آنان مانند نگاه ابو لهب نيست كه از پيغمبر بيگانه باشد. او پيامبر را پيامبر نمی ديد. در نتيجه، به آخرين فرستاده خدا اشاره می كرد و به مردم می گفت: اين يتيم برادر من است، پس ضرورتی ندارد سخن او را بپذيريم. وی افراد را تحريك می كرد پيامبر، صلی اللّه عليه و آله، را كتك بزنند يا به قتل برسانند. [5] علت اين مساله فقط می تواند كوری باطن او باشد؛ چراكه بصير پيامبر را پيامبر، خدا را خدا، بت را ناتوان، شيطان را دشمن و زيان بار، و فرهنگ های غلط را باطل می يابد و در نهايت، قيامت را در همين دنيا جستجو می كند.

بصير در اين دنيا زندگی می كند اما در آخرت به سر می برد، كليه حقايق را لمس می كند و مكشوف می يابد، و به حريم هايی راه پيدا می كند كه ديگران از ورود به آن حريم ها بازداشته شده اند. حضرت امير مؤمنان علی، عليه السلام، در كلامی تكان دهنده می فرمايند:

«لو كشف الغطاء ما از ددت يقينا». [6]

اگر همه پرده ها را كنار بزنند، چيزی بر يقين من اضافه نخواهد شد (چون برای من، پرده ای برای كنار رفتن باقی نمانده است).

در ادبيات عرب، هرچه بعد از حرف «لو» قرار می گيرد ممتنع است.

بنابراين، وقتی حضرت علی، عليه السلام، می فرمايند اگر همه پرده ها را كنار بزنند، يعنی پرده ای نيست كه كنار بزنند؛ زيرا ايشان به تمام حريم های غيب و شهود پروردگار مهربان عالم راه پيدا كرده اند و هرچه می گويند براساس مشاهده و لمس است. پس حق ايشان است كه امام كل عالم باشند و حق كل عالم است كه به ايشان اقتدا كنند. [7]

وظيفه مردم در قبال بصيران

انسان عدای از يك لحظه بعد و به طور كلی از آينده جهان پيرامون خود خبر ندارد، همان طور كه از گذشته عالم بی خبر است؛ البته به جز




پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^