فارسی
چهارشنبه 23 آبان 1403 - الاربعاء 10 جمادى الاول 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

عقل: محرم راز ملكوت، ص: 420

پيغمبر اجازه گرفت به جنگ قهرمان معروف عرب عمرو بن عبدود برود. وقتی پيغمبر اجازه ميدان داد و ايشان برای نبرد با دشمن می رفت، پيامبر فرمود:

«برز الايمان كلّه علی الكفر كلّه». [13]

همه ايمان (ايمان ملائكه و جن و انس) به مصاف تمامی كفر می رود.

اين ايمان علی است. يعنی اگر ايمان علی را، طبق ديدگاه پيغمبر، در يك كفه ترازو و ايمان ملائكه و جن و انس را در كفه ديگر بگذارند، ايمان علی سنگين تر خواهد بود؛ آن هم در 23 سالگی.

گوشه ای از اخلاق علی (ع)

كشوری كه آن روز علی، عليه السلام، آن را اداره می كرد چندين برابر كشور امروز ايران بوده است. مصر، فلسطين يمن، شامات و ايران هر يك استانی از كشور بزرگ اسلام به حساب می آمدند. ايشان درحالی كه فرمانروای چنين مملكتی است روزی ديد خانمی به كناری نشسته و اشك می ريزد. حضرت ايستاد و به او گفت: چه شده است؟ گفت: من كلفت خانه ای هستم. خرمايی خريدم و به خانم بردم. خانم خانه آن را نپسنديد و گفت: ببر اين را پس بده و خرمای بهتری بگير! حال كه آمده ام پيش خرمافروش می گويد: جنس فروخته را پس نمی گيرم.

نمی دانم چه كنم و می ترسم به خانه بروم! فرمود: بلند شو دنبال من بيا!

معدن علم و شجاعت و اخلاق و انسانيت همراه اين خانم به در مغازه آن خرمافروش رفت و سلام كرد و به نرمی با آن مرد گفت: خانم اين كنيز خرمای شما را نپسنديده و او را برای خريد خرمای بهتری فرستاده است. اگر ممكن است خرما را عوض كنيد و بهترش را به اين خانم بدهيد! در مقابل، خرمافروش با صدای بلند و پرخاشگرانه ای به امير المومنين گفت: اين ماجرا به جناب عالی هيچ ربطی ندارد!




پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^