عقل: محرم راز ملكوت، ص: 352
است كه صفت رذيله و شيطانی بخل [2] برای مردم تشريح و جوانب آن به خصوص از ديدگاه قرآن كريم بررسی شود.
صفت بخل را می توان از چهار جنبه بررسی كرد:
1. علت ظهور بخل
هيچ انسانی بخيل به دنيا نمی آيد، [3] بلكه در مسير زندگی دچار بخل می شود. اين سفت يك بيماری روانی است كه البته بی علاج نيست.
پيدايش اين خصلت در انسان امری عارضی است و امر عارضی را می شود از صفحه دل و باطن انسان پاك كرد، اما اگر اين بيماری در وجود انسان باقی بماند و تا آخر عمر با وی همراه باشد، باب نجات تا ابد به روی او بسته خواهد شد؛ حال، اين بيمار هركس می خواهد باشد.
دو آيه قرآن نيز مؤيد اين حقيقت هستند. [4]
آن گونه كه از برخی آيات و روايات استفاده می شود، گاهی اگر فقط يك «علت» [5] در وجود انسان علاج نشود، او را محكوم به فنا خواهد ساخت و ساير اعمال او هم با وجود اين علت قدرت نجات او را نخواهند داشت. يكی از اين علت ها بخل است. اما به راستی، چه اتفاقی رخ می دهد كه روح يك انسان به بخل ميل پيدا می كند، ممسك می شود و از خرج كردن دريغ می كند و به قول قرآن كريم دچار كنزاندوزی و تكاثر می شود [6] و هم مسلك روحی و اخلاقی قارون می گردد؟ [7]
شايد بسياری از مردم تصور كنند قارون [8] از قماش فرعونيان و شخصی بی دين و مشرك بوده، اما واقعيت جز اين است و قارون اين طور نبوده است. در احوال قارون نوشته اند 25 سال در ميان مردم و جوانان مصر قاری و معلم تورات بود [9] و حلال و حرام تورات را به آنان می آموخت؛ ولی با اين كه عالم به حقيقت بود، در مسائل مالی دچار انحراف و مبتلا به بيماری بخل شد و همين خصلت او را به عذابی خفت بار دچار كرد و