عقل: محرم راز ملكوت، ص: 418
صالح را قبول نكند، علت قبول نكردنش خودش است. آن علت درونی هم گناهان، معصيت ها، و فساد اوست. يعنی انسان هرقدر به گناهان ظاهری و باطنی آلوده باشد، به همان مقدار از فيوضات ربّانيه محروم خواهد بود و به همان مقدار از كمالات و ارزش ها و فضايل ربانيه دور خواهد افتاد.
سپس، پروردگار ادامه می دهد (اين جملات خيلی مهم است):
«ايما عبد خلقته فهديته الی الايمان و حسنّت خلقه و لن ابطله بالبخل فانّی اريد به خيرا». [11]
هر انسانی را كه خلق می كنم زمينه هدايت به ايمان را در برابرش قرار می دهم و او هم هدايت و دلالت مرا قبول می كند. بر اثر قبول هدايت، از طرف من توفيق پيدا می كند و ارزش های اخلاقی در او به وجود می آيند.
كمكش می كنم دچار بيماری بخل نشود. زيرا برای چنين انسانی هر خيری را در اين عالم خواسته ام.
آری، كسی كه دارای ايمان و اخلاق حسنه و خالی از بخل است پروردگار هر خيری را به او داده و چيزی از او كم نگذاشته است.
گوشه ای از ايمان علی (ع)
پيش ترها، دوستی در تهران داشتم كه وقتی من 20 سال داشتم او مردی 70 ساله بود. آن وقت ها، در قم مشغول تحصيل علوم دينی بودم. يادم هست ايشان روزی مرا به منزلش دعوت كرد. شغل ايشان پارچه فروشی بود، با اين حال، كتابخانه خيلی خوبی داشت و انسان باسوادی بود.
اطلاعات زيادی هم از قرآن و روايات و شعر و تاريخ داشت.
وقتی به منزلشان رفتم گفت: سوالی از شما دارم. اگر جواب بدهيد، حرف ديگری ندارم! گفتم: بفرماييد! گفت: به نظر شما، بالاترين دليل بر اين كه عالم خدا دارد چيست؟ گفتم: نمی دانم! گفت: من می دانم. گفتم: