عقل: محرم راز ملكوت، ص: 55
شديم. يزيد بعد از كشتن امام حسين چه چيزی می خواهد به من بدهد كه چنين ظلمی را جبران كند؟ خانه می خواهد بدهد؟ كه من خانه دارم.
لباس می خواهد بدهد؟ كه حقوق من در حدی هست كه لباس بخرم.
می خواهد فروشگاهی را به من معرفی كند كه ماه به ماه قند و شكر و چای و برنج به من بدهند؟ كه اگر به من كوپن هم ندهند، آن قدر مال دارم كه آزاد خريد كنم. بعد از كشتن امام حسين چه چيز نصيب من خواهد شد، جز اين كه در ظلم يزيد دست داشته ام و بعد از شصت سال زندگی خود را با دست خود گرفتار دوزخ كرده ام؟ سپس، يادش آمد كه در روز خروجش از كوفه صدايی شنيده كه بشارت به بهشتش می داده. [17]
انديشيد كه اين بشارت كجا تحقق پيدا می كند؟ در لشكر يزيد يا سپاه امام حسين؟ آن وقت پيش پسرش آمد و گفت: برخيز دست مرا بگير تا با خجالت و شرمندگی نزد پسر فاطمه برويم و او او عذرخواهی كنيم! [18]
اين رفتار از آثار عقل است. عقل و توفيق الهی دست به دست هم دادند و اين انسان عاقل را از چاه جهنم نجات دادند و به فردوس اعلی رساندند.
در انتها
ای كاش اين روايت موسی بن جعفر، عليه السلام، كه حدود ده صفحه از كتاب شريف كافی است، در همه عالم تبديل به كتاب درسی می شد تا همه مردم جهان با بهره گيری از آن به عقل رو می كردند! چون عقل رو به خدا و نبوت و امامت و نور دارد، درحالی كه جهل به همه اين ها پشت كرده و رو به دوزخ دارد. هركه در اين عالم جاهل بماند، سرانجام راهی دوزخ خواهد شد، حال آن كه هركه عاقل باشد به بهشت می رود، زيرا طبع عقل، طبع صعود به جانب پروردگار عزيز عالم است.