فارسی
شنبه 15 ارديبهشت 1403 - السبت 24 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

عقل: محرم راز ملكوت، ص: 195

مؤدب به آداب بوديم، گرگ صفت نمی شديم. پس، ما نيازمند به مؤدب شدن هستيم، نه خدا. وگرنه خدا چه احتياجی به نماز ما دارد تا برايش مهم باشد كه نماز می خوانيم يا نمی خوانيم؟

مرا پرسی كه چونی؟ چونم ای دوست [22]

اين چنين بود كه وقتی از امام زين العابدين، عليه السلام، پرسيدند:

چگونه می گذرانيد؟ فرمود: چگونه بگذراند كسی كه هشت طلبكار دارد؟

چنان كه گذشت، اولين طلبكار پروردگار است كه عمل به واجباتش را می خواهد و اين خواست، مربوط به حق عبوديت و مالكيتی است كه بر بندگان خويش دارد. دين خدا را نيز هركس ادا كند، بهشت را برای خود مهيا كرده است و اگر بر گردنش بماند، خود را از بهشت بيرون كرده است. چون در قيامت راه سومی وجود ندارد: يا راه آدمی منتهی به بهشت می شود يا به جهنم.

در قديم، وقتی پدر و مادر يا بزرگ ترها از بچه ها می خواستند كار مثبتی را انجام دهند و آن ها از انجام آن سر باز می زدند يا گوش به حرف نمی سپردند، می گفتند: «به جهنم!». اين جمله خيلی معنی داشت؛ يعنی اگر دينی را كه داری ادا نكنی، جهنم از اين ادا نكردن درمی آيد. بر عكس، اگر كار خوبی انجام می دادی، «بارك اللّه» می گفتند و تشويق می كردند؛ يعنی اين قدم مثبتت بوی بهشت می دهد. اصلا، پيش ترها، انگار حرف ها ريشه در آيات قرآن داشت، مثل لالايی گفتن مادرها.

آن روزها كه نوار و سی دی و اين چيزها نبود تا صدای خواننده های فراری اروپا و آمريكا را برای بچه ها پخش كنند. مادرها می نشستند و با با تن صدای محزونی لالايی می خواندند كه برگرفته و مخفف عبارت «لا اله الا اللّه» بود و، در حقيقت، اين جمله را كوتاه كرده بودند. يعنی از اول موج توحيد را در گوش جان و روان كودكان پخش می كردند. [23]




پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^