عقل: محرم راز ملكوت، ص: 8
علی، عليه السلام، از عقل به عنوان سودمندترين ثروت هستی ياد می كند، ادامه می دهد:
«و لا فقر اشد من الجهل».
هيچ يك از اقسام تهيدستی و فقر در اين عالم از نفهمی و جهل دشوارتر نيست.
جهل آن است كه آدم هفتاد سال در اين دنيا زندگی كند، اما نفهمد جهان يعنی چه؟ نعمت ها يعنی چه؟ انسان و خدا يعنی چه؟ به دنيا بيايد و از دنيا برود و، در طول اين به دنيا آمدن و از دنيا رفتن، در تاريكی مطلق به سر ببرد و هيچ چيز را نبيند. طبيعی است كه در تاريكی هيچ چيز ديده نمی شود. اگر شب هنگام، بدون اين كه چراغی روشن باشد، به اتاقی وارد شويم، هيچ چيز را در آن اتاق تشخيص نخواهيم داد. حتی اگر عامل خطرآفرينی در اتاق وجود داشته باشد، آن را تشخيص نخواهيم داد، اما اگر چراغی در اتاق روشن باشد، عامل احتمالی خطر را می بينيم و از خود مواظبت می كنيم.
عقل مسموع و اثر آن
عقل طبيعی و خدادادی انسان، به تدريج، از طريق ديده ها و شنيده ها رو به كمال می رود و به قول امير المؤمنين علی، عليه السلام، انسان عقل مسموع پيدا می كند. كودك رفته رفته بزرگ تر و فهميده تر، می شود و بسياری از برنامه های بچگانه را كم كم كنار می گذارد و به طرف يك سلسله برنامه های مثبت سوق پيدا می كند كه اين مربوط به عقل اوست.
اگر عقل انسان رشد كند، انسان را در زمره انبيا و ائمه طاهرين، عليهم السلام، قرار می دهد؛ چراكه عقل انسان را به پيروی از انبيا و ائمه به عنوان رهبران واقعی بشر تشويق می كند. در نتيجه، انسان سعی می كند مانند ايشان زندگی كند: از حرام خدا گريزان بوده به حلال خدا عشق