فارسی
جمعه 25 آبان 1403 - الجمعة 12 جمادى الاول 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

عقل: محرم راز ملكوت، ص: 27

به دنيا می آيد، اما اين دختر به هيچ وجه قابل مقايسه با پسر نيست. اين دختر وضع ديگری دارد و سرمايه ديگری است كه ميليون ها پسر به گرد پای او نخواهند رسيد:

«و إنی سميتها مريم».

همسر عمران گفت: حالا كه دختر زاييدم، نام او را مريم گذاشتم:

«و إنی أعيذها بك و ذريتها من الشيطان الرجيم».

خدايا، من كه قدرت ندارم امانت تو را حفظ كنم. من در اين دنيای فاسد و پر فتنه، اين دختر و هرچه از نسل او تا قيامت به دنيا می آيد را از شر شيطان رجيم در پناه تو قرار می دهم.

اين نمونه يك مادر واقعی است. اگر چنين زنی نصيب انسان شود كه اين قدر بيدار و بينا باشد و فتنه های شيطان را بشناسد و فساد زمان را درك كند، دنيا و آخرت انسان و سعادت اولاد او تامين شده است. چنين زنی می فهمد چه خبر است و برای سلامت بچه اش چه بايد بكند. او فرزندش را به خدا واگذار می كند و می گويد:

«أعيذها بك».

خدايا، فرزند خود را به تو سپردم، ای پناه پناه آوران! آيا می شود انسان چيزی را به پناه خدا بدهد و او روی برگرداند و بگويد: من نمی توانم او را در پناه خودم بگيرم؟ آن هم خدايی كه قدرت بی نهايت است؟

درخواست همسر عمران از خدا

درخواست ديگر اين خانم از حضرت حق پذيرش خواسته اش بود:

«فتقبل منی».

خدايا، اين فرزند را از من قبول فرما! من او را به تو واگذار می كنم.

خداوند در آيه بعد در باب خواسته او می فرمايد:

«فتقبلها ربها بقبول حسن».







گزارش خطا  

^