فارسی
يكشنبه 31 تير 1403 - الاحد 13 محرم 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

عقل: محرم راز ملكوت، ص: 42

كتاب های علم اخلاق، اخلاق بهيمی را به اخلاق چارپايان تعريف كرده اند، زيرا كار چارپايان در اين دنيا به دنبال غذا رفتن و خوردن و شهوت راندن و، در نهايت، از بين رفتن است.

اخلاق سبعی به معنای اخلاق درندگی است. انسان جاهل، بعد از مدتی، تبديل به موجودی درنده می شود كه به همه چيز چنگ و دندان نشان می دهد. او تا جايی كه قدرت داشته باشد به كشتن، غارت كردن، تجاوز به حقوق ديگران و بردن حق مردم دست می زند.

اخلاق شيطانی نيز به مكر و حيله و فريب و اين قبيل حالات زشت تعريف شده است كه مربوط به شيطان است [2] و برگرفته از همان وسوسه سنگينی است كه شيطان نسبت به آدم و حوا داشت و به وسيله آن، آن دو را از بهشتی كه پروردگار در آن قرارشان داده بود بيرون كرد.

فريبكاری شيطان در قرآن مجيد اين گونه توضيح داده شده است:

«و قاسمهما إنی لكما لمن الناصحين». [3]

و برای هر دو سوگند سخت و استوار ياد كرد كه يقينا من برای شما از خير خواهانم و قصد فريب شما را ندارم.

در آن وقت، يك قسم بيشتر وجود نداشت و آن فقط قسم به پروردگار بود، زيرا هنوز انبيا و ائمه طاهرين، عليهم السلام، به دنيا نيامده بودند و قسم به موجودات هم معهود نبود. تنها قسمی كه وجود داشت قسم به وجود مقدس پروردگار عالم بود. بنابراين، انسان هايی مثل آدم و حوا كه جز خدای متعال تكيه گاهی نداشتند و در حد خود نيز به پروردگار معرفت داشتند، قسم شيطان را راست پنداشتند و آن را باور كردند.

شيطان شش هزار سال با ملائكه همنشين بود و به فرموده امير المؤمنين، عليه السلام، در خطبه قاصعه، در عبادت مقام بسيار بالايی داشت، [4] اما وقتی برای گمراه كردن اين زن و شوهر ظاهر شد به خدا




پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^