فارسی
چهارشنبه 03 مرداد 1403 - الاربعاء 16 محرم 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

تواضع و آثار آن، ص: 360

می دهند و با همان نان و پنير خود قانع هستند. از دربار هيچ پولی را قبول نمی كنند.

يكی از طرف های مشورت حكومت، شيخ بهائی «1» بود كه ايشان در احوالات خود می نويسند، گاهی بعد از جلسه شاه عباس از عالی قاپوكه بيرون می آمدم يا از مدرسه می خواستم به طرف خانه بروم، در بازار اصفهان يك سال دود كباب به مشامم می خورد و زمينه خوردن يك كباب برايم فراهم نبود. با او بايد مشورت كرد كه هوای نفس ندارد، خائن، جاسوس، منافق و خودخواه نيست و جواب غيرمنطقی را لای زرورق نمی پيچاند.

ميرداماد وقتی به دربار می رفت، دربار صفويه را خادم خودشان كرده بودند، بدون اينكه چيزی از آنها بگيرد، و با همين مشورت ها توانستند درخت فرهنگ اهل بيت عليهم السلام را در اين مملكت ريشه دار كنند كه تا قيامت اين درخت در اين كشور از ريشه كنده نخواهد شد.

ميرداماد وقتی به دربار می آمد يا می خواست سر درس برود، در مسير كنار اراذل و اوباش می ايستاد و آنها را نصيحت می كرد، خدا می داند تا زمانی كه در اصفهان زندگی كرد چند نفر از اين افراد را هدايت كرد و تبديل به آدم حسابی كرد.

افرادی نورانی و متدين شدند. كسانی كه اخبار مردم را به دربار منتقل می كردند، و جاسوسان دربار بودند، به قول مردم زمان قاجاريه خُفيه نويسان، كسانی كه مأمور بودند بدون اينكه در مردم شناخته شوند گزارش كار بدهند، چند بار به شاه عباس گزارش نوشتند كه اين ميرداماد كه امروز شخص عظيمی است، عالم و طرف مشورت دربار برای امور مملكتی و فرهنگی و مذهبی است، رعايت عظمت خودش را نمی كند، با اين قهوه خانه ای ها و با اين كبوتربازها و لات ها می نشيند و چايی می خورد، بگو و بخند دارد. اين افراد انسان های عادل و متواضعی بودند، اهل تعارف نبودند، راست می گفتند، خيلی از تعارف ها دروغ است.

شخصيتی مانند ميرداماد دروغ نمی گويد. اگر كسی به او تعارف كرد دعوت

______________________________
(1)- دائرة المعارف تشيع: 10/ 161.

شيخ بهايی (953- 1031 ق): بهاء الدين محمد بن عز الدين حسين بن عبدالصمد حارثی همدانی جبعی، ملقب به شيخ بهايی و عناوين شيخ الاسلام و ابوالفضائل، عالم و دانشمند متبحر در جميع علوم روزگار، فقيه، مجتهد، محدث، عارف، شاعر شيعی قرن يازدهم هجری.

شاگردانش به مناسبت تقدير از مراتب و فضائل علمی اش، وی را بهاء الملة و الحق و الدين و علم الائمة و الاعلام ملقب ساختند و از آن پس وی را شيخ بهايی ناميدند.

وی در خانواده ای اهل علم ديده به جهان گشود. پدرش، حسين بن عبدالصمد حارثی عاملی، محدث، فقيه و مفسری دانشمند بود واز شاگردان شهيد ثانی به شمار می آمده است. عز الدين حسين از نوادگان حارث همدانی منسوب به قبيله همدان بود كه در جنگ صفين از حاميان وفادار مولا علی عليه السلام و در زمره صديقان آن حضرت شناخته می شد. كمالات علمی و فضائلش چنان بود كه نخستين لقب شيخ الاسلامی قزوين، پايتخت صفويان، مشهد مقدس و هرات را از آن وی ساخت. پس از چندی اقامت در جبل عامل، عازم بعلبك شد و در اين شهر بود كه شيخ بهايی در غروب روز چهارشنبه به سال 953 ق گام به دنيا نهاد.

او هفت يا سيزده ساله بود كه به همراه خانواده رهسپار ايران شد. اقوال فراوانی در تعيين تاريخ وفات شيخ بهايی موجود است. ليكن جمهور تذكرة نويسان، قول نظام الدين ساوجی را كه سال وفات وی را 1031 ق در اصفهان ثبت كرده است، می پذيرند. بهايی بعد از يازده روز بيماری درگذشت. گويند طی مكاشفه ای وفات خود را تخمين زده بود. مكان قبر وی اكنون در سمت پايين ضريح امام رضا عليه السلام در جوار حرم رضوی است.




پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^