فارسی
شنبه 08 ارديبهشت 1403 - السبت 17 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

تواضع و آثار آن، ص: 276

نمی شود، منظره ها او را رنج نمی دهد، وقتی با چشم خدا به عالم نگاه می كند.

می بيند كه كلّ عالم يوسف می باشد، می بيند همه عالم خرّم و عالم زيبا است.

به حلاوت بخورم زهر كه شاهد ساقی است

به ارادت ببرم درد كه درمان هم از اوست

نه فلك راست مسلّم نه ملك را حاصل

آنچه كه در سرّ سويدای بنی آدم از اوست

پادشاهی و گدايی برِ ما يكسان است

كه برين در همه را پشتِ عبادت خم از اوست

غم و شادی برِ عارف چه تفاوت دارد

ساقيا باده بده شادی آن كاين غم از اوست «1»

اين نقش ظاهر موجودات است.

به دريا بنگرم دريا تو بينم

به صحرا بنگرم صحرا تو بينم

به هر جا بنگرم كوه و در و دشت

نشان از قامت رعنای تو بينم «2»

دريا يك آينه است، صورت تو در آينه افتاده است، دريا كه چيزی نيست، اين نقش مخصوص نقاش است.

نقش سه تابلو در باطن

نقشِ دوم: نقش روی پرده باطن، شخصيت و انسانيت انسان است. كه نقّاش در اين مرحله تابلو را جلوی شما قرار می دهد، می گويد: من باطنِ تو را مطابق اين نقّاشی می خواهم، ديگر خودش نقّاشی نمی كند. صورت تو را در رحم نقاشی می كند، چشم و ابرويتان را در پرده تكوين نقاشی می كند، لب، دهن و بينی زيبا را نقاشی می كند، اما نوبت نقش بر پرده تشريع كه می رسد، يك تابلوی كامل

______________________________
(1)- سعدی شيرازی.

(2)- باباطاهر عريان.




پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^