فارسی
شنبه 08 ارديبهشت 1403 - السبت 17 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

تواضع و آثار آن، ص: 225

دختر را به چه كسی شوهر بدهم، نخست وزير گفت: بهتر از اين انسانی كه نزديك به خدا است پيدا نمی شود. نزد جوان رفتند و به او گفتند كه حاكم شما را به خاطر دخترش طلبيده است، جوان گفت: دختر را به اينجا بياوريد. نخست وزير گفت:

آقا اين دفعه شفا در كار نيست، دختر خوب شده، می خواهند او را به عقد تو در بياورند. جوان گفت: من تارك دنيا هستم، به هر حال جوان اين پيشنهاد را پذيرفت، بعد از تشريفات مراسم عروسی در شب زفاف جوان عابد با چشم گريان به دختر حاكم گفت: خدا نگه دار، عروس گفت: كجا می رويد. جوان گفت: من با چند نماز دروغين به مراد خود رسيدم، می خواهم سراغ نماز راستين بروم.

«انّ من أغبط أوليائی عبداً مؤمناً ذاحظّ من صلاة» معلوم می شود نماز منبع همه بهره های دنيا و آخرت است. و خوش به حال شما كه اهل نماز و نجات هستيد.

خوشا آنان كه الله يارشان بی

كه حمد و قل هوالله كارشان بی

خوشا آنان كه دايم با تو باشند

بهشت جاودان بازارشان بی

خوشا آنان كه در اين صحنه خاك

چو خورشيدی درخشيدند و رفتند

خوشا آنان كه بذر آدميت

در اين ويرانه پاشيدند و رفتند

خوشا آنان كه در ميزان وجدان

حساب خويش سنجيدند و رفتند

خوشا آنان كه پا در وادی حق

نهادند و نلغزيدند و رفتند

خوشا آنان كه بار دوستی را

كشيدند و نرنجيدند و رفتند «1»

حضرت علی عليه السلام به قدری عاشق نماز بود كه خدا مرگ او را در نماز قرار داد.

وقتی ضربت شمشير به فرق ايشان اصابت كرد، در حال نماز بودند. از زمانی كه در رحم مادر بود، نماز با آب و گل او عجين بود، كه خدا محلّ ولادت او را قبله نماز قرار داد.

در نمازم خم ابروی تا ياد آمد

حالتی رفت كه محراب به فرياد آمد «2»

نماز را بايد با ادب و آرام بخوانيم، به حالت وصل به محبوب بخوانيم.

دوم: «وأحسن عبادة ربّه» انسان عاشق تمام برنامه های بندگی را نيكو به جا می آورد.

كه گفت آن عندليبان را به گلزار

نكو ذكر و نكو فكر و نكوكار «1»

عبادت پنهان از خصايل عبد

خصلت ديگر مؤمن اين است كه در پنهان مرا عبادت می كند:

«أحسن عبادة ربّه و عبد الله فی السريرة» «2» منظور از عبادت پنهان، اين است كه يك ساعت مانده به نماز صبح، از رختخواب بر می خيزد و می گويد: من به عشق تو نمی خوابم. خدايا! همه مانند مرده ها روی تشك افتاده اند، اما من مرده نيستم، خدايا! ما در نيمه شب صورت بر خاك می گذاريم، خدايا! همه دست ها را به سوی كليدهای گاوصندوق و دفترچه حساب ها بردند، اما ما دست گدايی به جانب تو دراز می كنيم.

بعضی از خصوصيات مؤمن

«و كان الغامض فی الناس» بعضی از انسان ها مؤمن، در كشور و شهر مشهور نيستند، معمولی و گمنام به نظر می آيند،

«فلم يشر اليه بالاصابع»

در جامعه انگشت نما نيستند، صندلی و ثروت ندارد، انگشتی به طرف او نشانه نمی رود،

«وكان رزقه كفافاً و صبر عليه»

______________________________
(1)- مهدی الهی قمشه ای.

(2)- الكافی: 2/ 141، باب الكفاف، حديث 6؛ «أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله عليه و آله قَالَ اللَّهُ عز و جل إِنَّ مِنْ أَغْبَطِ أَوْلِيَائِي عِنْدِي عَبْداً مُؤْمِناً ذَا حَظٍّ مِنْ صَلَاحٍ أَحْسَنَ عِبَادَةَ رَبِّهِ وَ عَبَدَ اللَّهَ فِي السَّرِيرَةِ وَ كَانَ غَامِضاً فِي النَّاسِ فَلَمْ يُشَرْ إِلَيْهِ بِالْأَصَابِعِ وَ كَانَ رِزْقُهُ كَفَافاً فَصَبَرَ عَلَيْهِ فَعَجَّلَتْ بِهِ الْمَنِيَّةُ فَقَلَّ تُرَاثُهُ وَ قَلَّتْ بَوَاكِيهِ.»




پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^