عقل: محرم راز ملكوت، ص: 122

من روحی» [17] موجود ممتاز است؟ پس چرا امر خدا را اجابت نكرد؟

قرآن علت اين نافرمانی را كبر می داند و می فرمايد:

«أبی و استكبر». [18]

او خود بزرگ بين بود، لذا خلقت خود را با آدم مقايسه كرد و گفت:

«انا خير منه خلقتنی من نار و خلقته من طين». [19]

جنس وجود من گرانتر از جنس وجود اوست. جنس وجود او خاك و جنس وجود من از آتش [10] من خيلی بالاتر از او هستم. برای همين، من هرگز بر او سجده نمی كنم، حتی اگر تو امر كرده باشی!

فكر می كنيد انسان های بی نماز چرا نماز نمی خوانند؟ برای اين كه می گويند ما برای خودمان كسی هستيم و اين حق خدا نيست كه به من بگويد صبح بيدار شويد برويد وضو بگيريد و رو به قبله بايستيد پيشانی خود را روی خاك بگذاريد.

اين درحالی است كه وقتی خدا به پيغمبر می گويد نماز بخوان! ايشان پيشانی اش را بهتر از همه مردم روی خاك می گذارد، بيشتر از همه اشك می ريزد، و با اين كه عبادتش از نظر ارزش از عبادت ملائكه و جن و انس برتر است، وقتی روبه روی حضرت حق می ايستد، با گريه می گويد:

«ما عبدناك حّق عبادتك و ما عرفناك حق معرفتك». [21]

آن گونه كه سزاوار توست تو را بندگی نكردم.

او خودش را نمی ببيند، نمازش را نمی بيند، هدايتگری اش را نمی بيند، نبوتش را نمی بيند، عظمتش را نمی بيند، زيرا هرچه می بيند جلوه خداست. می گويد: من تنها يك ظرف خالی هستم. نبوت جلوه او و عبادت جلوه اراده اللّه است. فضائلم نيز جلوه اسماء اوست. چنين كسی نمی تواند خودش را ببيند، چون خودی از خودش خبر ندارد. كسانی كه از خوديت خود خبر دارند، انسان های بی شعوری هستند. زيرا خوديتی