فارسی
يكشنبه 11 شهريور 1403 - الاحد 25 صفر 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

عقل: محرم راز ملكوت، ص: 141

[حجر، 33: «قال لم أكن لا سجد لبشر خلقته من صلصال من حمإ مسنون».

- نيز در نهج البلاغه، خطبه 192؛ بحار الأنوار، ج 14، ص 471: «أما إبليس فتعصب علی آدم عليه السلام لا صله، و طعن عليه فی خلقته فقال: أنا ناری و أنت طينی».]

[ (20). البته مراد اين اتش معمولی نيست. معلوم نيست ماده اول خلقت ابليس چه بوده است (مولف). زيرا در روايات آمده است كه خدا آتش های متفاوتی با كيفيت های متفاوت خلق كرده است.]

[ (21). كتاب الزهد، حسين بن سعيد كوفی، ص 74: «النبوی المعروف: الهی ما عبدناك حق عبادتك و ما عرفناك حق معرفتك»؛ صحيفه سجاديه، ص 35 (دعای امام برای حمله عرش و ملائك مقرب): «سبحانك ما عبدناك حق عبادتك».]

[ (22). سعدی در مقدمع گلستان خود می گويد: «عاكفان كعبه جلالش به تقصير عبادت معترف كه: ما عبدناك حق عبادتك، و واصفان حليه جمالش به تحيّر منسوب كه: ما عرفناك حق معرفتك.

گر كسی وصف او ز من پرسد

بی دل از بی نشان چه گويد باز

عاشقان كشتگان معشوقند

بر نيايد ز كشتگان آواز

يكی از صاحبدلان سر به جيب مراقبت فرو برده بود و در بحر مكاشفت مستغرق شده. حالی كه از اين معامله باز آمد، يكی از اصحاب گفت: از اين بوستان كه بودی ما را چه تحفه كرامت كردی؟ گفت: به خاطر داشتم كه چون به درخت گل رسم دامنی پر كنم هديه اصحاب را. چون برسيدم بوی گلم چنان مست كرد كه دامنم از دست برفت.

ای مرغ سحر عشق ز پروانه بياموز

كآن سوخته را جان شد و آواز نيامد

اين مدعيان در طلبش بی خبرانند

كآن را كه خبر شد خبرش باز نيامد

]

[ (23). از اوحدی مراغه ای است.]

[ (24). مولانا در دفتر اول مثنوی مشابه حكايت زير را با همين عنوان آورده است: «از درون گفت: كيست آن؟ گفت: منم! گفت: چون تو تويی، در نمی گشايم. هيچ كس را از ياران نمی شناسم كه او من باشد. برو!».]




پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^