فارسی
سه شنبه 13 شهريور 1403 - الثلاثاء 27 صفر 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

عقل: محرم راز ملكوت، ص: 162

كشور به خواسته های او و اطرافيان و حاميانش نه می گفتند و در نتيجه به زندان هم می افتادند.

يادم هست در زمان شاه در اداره ساواك از من پرسيدند: درآمدت در ماه محرم و صفر چقدر است؟ مثلا گفتم دو ماهه 7- 8 هزار تومان.

گفتند: ما شغل مناسبی در دادگستری با ماهی چهار هزار تومان به تو می دهيم؛ منبرت را هم برو، ولی حرفی از ما نزن و نگو مملكت فاسد است و دين دارد از بين می رود. منبرت را هم برو و پول محرم و صفرت را هم بگير. ما هم ماهی چهار هزار تومان می دهيم! گفتم: نه! گفتند: پس بايد بروی زندان! گفتم: باشد.

اتفاقا، زندان خوب هم بود. چون من تك و تنها بودم و هيچ كس پيشم نبود. از صبح تا شب يا نماز قضا می خواندم، يا در اتاق راه می رفتم و قرآن می خواندم، يا به تعداد مرده هايی كه می شناختم يك حمد و دوازده قل هو اللّه می خواندم يا روز تمام می شد.

نمی دانم چرا بعضی از مردم يا جوان ها اين قدر در گفتن نه به خودشان سخت می گيرند. به خدا قسم، بهشت رفتن هيچ خرجی ندارد، جهنم رفتن خرجش خيلی سنگين تر است و فقط با نه گفتن كسی اهل جهنم نمی شود. از آن طرف، كسی كه آری گفته دائم بايد دلهره و اضطراب داشته باشد: نكند وقتی با اين دختر راه می روم، پدرم ببيند! نكند كسی بفهمد برنجم مخلوط است و آبرويم در محله برود! نكند نيروی انتظامی يا اداره تعزيرات در دكانم را به علت تخلف ببندند! جهنم رفتن دردسر زياد دارد، اما بهشت رفتن خيلی راحت است: نه ترس دارد، نه لرز دارد، و نه مشكلی دارد.

نگاهی به آيات ابتدايی سوره بروج

چه خوب است كه همه ما ياد بگيريم با قرآن مانوسباشيم و آن را




پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^