تواضع و آثار آن، ص: 88
كرد، با ورود او ترس به دل دشمن افتاد، سپاه دين دلگرم شد، حالا او مجروح است، به عيادتش برويم و تشكری از او كنيم. بالای سر او آمدند، و به او گفتند كه عجب كاری كردی، عجب جهادی كردی، خدا در قيامت چه اجری به تو خواهد داد، عصبانی شد، گفت: خدا كيست، پيغمبر كيست، من برای اينها نيامدم، چند نفر از قوم و خويشانم در جبهه شما بودند و به دفاع از آنها آمدم، حمله كردم و زخم برداشتم، اين قدر درد به او فشار آورد كه جلوی دو نفر خنجرش را از بستر برداشت و گردن خود را بريد و خودش را كشت. عمل و نيت او مادی بود.
«لكِنَّهُ أَخْلَدَ إِلَی الْأَرْضِ» حاضر نبود زلف عمل را به نقشه خدا گره بزند و برای خدا جهاد كند، اين عمل هيچ جا حساب نمی شود، مزد و پاداشی ندارد، در بازار قيامت مشتری ندارد.
بخش سوم: ظاهر معنوی و باطن مادی
اما بخش سوم و مرتبه ديگر عمل، ظاهر عمل خدايی، اما باطن عمل شيطانی می باشد، مانند مجموعه اعمال ظاهری رياكاران و منافقان، كه به مسجد پيغمبر صلی الله عليه و آله می آمدند، حتی خواب شيرين صبح را بر خود حرام می كردند، در نماز صبح پيغمبر صلی الله عليه و آله هم شركت می كردند و به جبهه می آمدند، با پيغمبر صلی الله عليه و آله در جهاد شركت می كردند، نيت آنها از اين نمازها و جهاد، جلب نظر مردم بود، قرآن اين تعبير را در حق آنها دارد:
«رِئاءَ النَّاسِ» «1»
علامت منافق اين است كه عبادت می كند، اما اگر در خلوت قرار بگيرد؛ يعنی اگر صبح به مسجد پيغمبر صلی الله عليه و آله نرود، نماز صبح نمی خواند، اگر ظهر به مسجد
______________________________ (1)- نساء (4): 38؛ «از روی ريا و خودنمايی.»