عقل: محرم راز ملكوت، ص: 48
است. اين اطلاعات را در خانه به اين دختر داده بودند كه او چنين فهميده و آگاه بوده و می دانسته كسی كه مملكت اسلامی در دست اوست، معلوم نيست پدرش چه كسی است. [11]
«أبشهد المزعفر يابن هند»؟
با ظرفی از عسل، می خواهی ما را وادار كنی دين خود را به تو بفروشيم؟
عاقلی كه فهميده دين چه گوهری است و امير المؤمنين، عليه السلام، چه تكيه گاهی برای دنيا و آخرت انسان است و فهميده كه قرآن چيست، مگر امكان دارد اين سرمايه های الهی را با باطل معامله كند؟ هرچند كه اين فهم سبب شهادت او شود:
«نبيع اليك إسلاما و دينا».
معاذ اللّه؟ چنين معامله و خريد و فروشی برای خانواده ما غير ممكن است. مگر نمی دانی سرپرست ما در دنيا و آخرت علی، عليه السلام، است؟ در اين ميان، تو چه كاره ای؟ چه داری؟ و اصلا كه هستی؟
اين ارزش عقل است. البته، عقل كامل و عقلی كه تغذيه شده باشد.
چون اگر عقل را تغذيه نكنند، مثل بدنی بی غذا ضعيف می شود و می ميرد. جهل كرسی خود را در كشور وجود آدم بنا می كند و حكمران آن می شود. عقل ارزشی ذاتی دارد، اما عقل كامل مافوق ارزش است.
انسان عاقل با فضيلت ترين موجود در عالم وجود است و يكی از آثار عقلش همين است كه حق را از باطل معامله نمی كند و فريب نمی خورد.
چون به همه راه وچاه ها واقف است و از آن ها تا اندازه ای اطلاع دارد.
اگر آدم فريب ابليس را خورد، علتش معلوم است، زيرا در آن زمان هيچ قسمی جز قسم به خدا وجود نداشت و آدم باور نمی كرد كسی به دروغ به ذات احديت قسم ياد كند. شيطان از اين نكته استفاده كرد و نزد آدم و حوا آمد و قسم خورد كه به خدا قسم من خيرخواه شما هستم: