تواضع و آثار آن، ص: 103
روايت بسيار مهم ما كه قسمتی از آن در جلد يازدهم «وسائل الشيعه» نقل شده، در قيامت دستور می دهند كه انسان را با پرونده كامل به جهنم ببرند، به پروردگار می گويد: من كه گناهی مرتكب نشدم، من كه همه فرمانهای تو را اجرا كردم، من كه اهل عبادت رب و خدمت به خلق بودم، به چه علت حكم به جهنم بردن من را صادر كردی، خطاب می رسد من باگمان خودت با تو معامله می كنم، در دنيا به من سوء ظن داشتی، من با همان حالت با تو معامله می كنم. «1»
ارزش حسن ظن به پروردگار
اينجا جای اميد به پروردگار و طمع به محبت و عنايت پروردگار است، در حالی كه انسان هر روز و هر شب در حد خودش عمل جامع و كامل انجام می دهد بايد گمانش به پروردگار گمان درست و خوبی باشد، يعنی حسن ظن داشته باشد. به قدری حسن ظن مهم است كه در كتاب «وسائل» و «بحارالانوار» آمده است. اين روايت را در مدارك گوناگون ديده ام، خطاب می رسد گناهكار را به جهنم ببريد، در حالی كه او را به جهنم می برند، يكی دو بار بر می گردد و به پشت سر خود نگاه می كند، خطاب می رسد دنبال چه می گردی، عرض می كند من فكر نمی كردم كه با اين رحمت بی نهايت، حكم به جهنم رفتن من بدهی، من فكر می كردم وقتی با تو برخورد كنم، از من گذشت كنی، مطلب بسيار زيبايی است، به پروردگار بايد حسن ظن داشت، می داند كه گناهكار اهل جهنم است، می داند كه بدكار اهل جريمه است، دروغ و كلك او را به جای حرف راست حساب كنيد و او را به جهنم نبريد؛ «2» يعنی اين قدر گمان خوب به پروردگار ارزش دارد، كه پروردگار عالم، مطلب اين بنده اش را در صحرای محشر قبول می كند.
«وَعَدَ اللَّهُ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِناتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِينَ فِيها وَ مَساكِنَ طَيِّبَةً فِي جَنَّاتِ عَدْنٍ وَ رِضْوانٌ مِنَ اللَّهِ أَكْبَرُ ذلِكَ
______________________________ (1)- بحار الأنوار: 67/ 366، باب 59، حديث 15؛ « [الكافی ] ابْنِ بَزِيعٍ عَنِ الرِّضَا عليه السلام قَالَ أَحْسِنِ الظَّنَّ بِاللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ عز و جل يَقُولُ أَنَا عِنْدَ حُسْنِ ظَنِّ عَبْدِيَ الْمُؤْمِنِ بِي إِنْ خَيْراً فَخَيْراً وَ إِنْ شَرّاً فَشَرّاً.
و قال رسول الله يقول الله عز و جل أخرجوا من النار من كان في قلبه مقدار حبة من خردل إيمانا ثم يقول و عزتي و جلالي لا أجعل من آمن بي ساعة من ليل أو نهار مع من لم يؤمن بي.»
(2)- عدة الداعي و نجاح الساعي: 148؛ وسائل الشيعه: 15/ 232، حديث 20356؛ «وَ رُوِيَ أَنَّ اللَّهَ تَعَالَی إِذَا حَاسَبَ الْخَلْقَ يَبْقَی رَجُلٌ قَدْ فَضَلَتْ سَيِّئَاتُهُ عَلَی حَسَنَاتِهِ فَتَأْخُذُهُ الْمَلَائِكَةُ إِلَی النَّارِ وَ هُوَ يَلْتَفِتُ فَيَأْمُرُ اللَّهُ تَعَالَی بِرَدِّهِ فَيَقُولُ لَهُ لِمَ تَلْتَفِتُ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِهِ فَيَقُولُ يَا رَبِّ مَا كَانَ هَذَا حُسْنَ ظَنِّي بِكَ فَيَقُولُ اللَّهُ تَعَالَی مَلَائِكَتِي وَ عِزَّتِي وَ جَلَالِي مَا أَحْسَنَ ظَنَّهُ بِي يَوْماً وَ لَكِنِ انْطَلِقُوا بِهِ إِلَی الْجَنَّةِ لِادِّعَائِهِ حُسْنَ الظَّنِّ بِي.»