فارسی
چهارشنبه 03 مرداد 1403 - الاربعاء 16 محرم 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

عرفان در سوره يوسف، ص: 119

«ما تَری فِي خَلْقِ الرَّحْمنِ مِنْ تَفاوُتٍ» «1»

نمی گويد: «ماتری فی خلق الله»؛ يعنی در مجموعه آفريده های خداوند، بلكه آيه می خواهد بگويد: ابتدا خلقت را با رحمت شروع كردم، با رحمت نيز ادامه دادم و با رحمت نيز آخرين دولت عدل در جهان را پايان می دهم.

روز قيامت، اول با رحمت خودم با مردم معامله می كنم، البته اگر كسی لياقت گرفتن رحمت را در خود ايجاد كرده باشد، و گر نه موردی برای رحمتم ندارد. ولی من قيامت خود را با رحمتم شروع می كنم.

حضرت فرمودند:

«يا ربّ انّ آدم خلقتَه بيدك»

حضرت آدم عليه السلام را با رحمت، عشق، لطف و كرامت خود آفريدی،

«و أسكنتَه جنتك»

خودت او را به بهشت بردی. تو اين عنايت و محبت را به او داشتی كه او را به بهشت فرستادی. اين قسمت مسأله خيلی جالب است؛

«و فعلتَ معه ما فعلت بالاحسان»

از نيكی درباره حضرت آدم عليه السلام ذره ای كم نگذاشتی. برای او چه كار كردی؟ تمام بهشت با محصولاتش را ارزانی او قرار دادی،

«واخرجته بالزلّة واحدة منه»

اما مولای من! اين همه در آفرينش او محبت به كار بردی، به او در وارد كردن به

______________________________
(1)- ملك (67): 3؛ «در آفرينش [خدای ] رحمان، خلل و نابسامانی و ناهمگونی نمی بينی.»




پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^